فیلش یاد هندوستان کرده یعنی حسرت روزگار گذشته را خوردن. در مطالب بعد نیز به ذکر کنایه ها و ضرب المثل های دیگر می پردازیم.

قمر در عقرب شدن یعنی اوضاع به هم ریختن، ناگهان ورق برگشتن و وضع وخیم شدن، دعوا به پا شدن. در مطلب بعد به ذکر موارد دیگر می پردازیم.

قند توی دل کسی آب شدن یعنی لذت و شادی عمیق به کسی دست دادن، کیف کردن. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.

کار حضرت فیل به معنی کار بسیار دشوار و تقریبا محال است. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.

کاسه چه کنم چه کنم دست کسی دادن یعنی کسی را دچار درماندگی و پریشانی کردن، کسی را به روز سیاه نشاندن.

فتیله را از گوش خود بیرون کردن یعنی خیال باطل را از ذهن خود دور کردن. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.

غوره نشده مویز شدن یعنی خام و بی تجربه بودن و ادعای دانایی و استادی داشتن. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.

غاز چروندن به معنی بیکار بودن و ول گشتن است. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.

با طناب پوسیده کسی توی چاه رفتن یعنی فریب کسی را خوردن و به اعتماد او دست به کاری زدن، فریب خوردن.

صد تا کل را کلاه و صد تا کور را عصا بودن یعنی بسیار زیرک بودن و به آسانی از عهده فریب دادن هر کسی برآمدن.