سه شنبه/ 6 آذر / 1403
Search
Close this search box.
اگر بنا به مردن بود من جگرش را هم در می آوردم

ادبیات

اگر بنا به مردن بود من جگرش را هم در می آوردم

اگر بنا به مردن بود من جگرش را هم در می آوردم

اگر بنا به مردن بود من جگرش را هم در می آوردم از آنجا می آید که یکی از جراحان معاصر در مجلسی می گفت امروز سنگ کلیه ای به بزرگی تخم مرغی بیرون آوردم و بدان فخر و مباهات کردن می خواست…

انگشت کوچک فلان نتواند شد

انگشت کوچک فلان نتواند شد

انگشت کوچک فلان نتواند شد یعنی در برابر او به چیزی نیست. برای درک بهتر معنی این عبارت بیتی از عنصری نیز آورده شده است.

این تو بمیری از آن تو بمیری ها نیست

این تو بمیری از آن تو بمیری ها نیست

این تو بمیری از آن تو بمیری ها نیست را بیشتر به مزاح و گاهی به تهدید و انذار گویند به این معنی که کار این بار به آسانی دفعه های گذشته نیست

با باد نیز مگوی

با باد نیز مگوی

با باد نیز مگوی یعنی این راز را سخت پوشیده دار. برای درک بهتر این عبارت شعری از حکیم فردوسی نیز آورده ایم.

ایراد بنی اسرائیلی گرفتن

ایراد بنی اسرائیلی گرفتن

گویا مراد مثل اشارت به اعتراضاتی است که در امر غذا قوم بنی اسرائیل به موسی و پس از آن به حضرت عیسی علیهماالسلام می کرده اند.

اشکش در آستین است

اشکش در آستین است

اشکش در آستین است یعنی با کمترین ناملایمت می گرید. برای درک بهتر نیز مورد مشابهی را ذکر کرده ایم.

آنها دو نفر بودند همراه ما صد نفر بودیم تنها

آنها دو نفر بودند همراه ما صد نفر بودیم تنها

آنها دو نفر بودند همراه ما صد نفر بودیم تنها را برای توبیخ ترسیدن و ترسو بودن عده زیادی در برابر افراد کم می گویند و در بعضی موارد از آن برای تحسین وحدت و یگانگی و زشت دانستن نفاق و اختلاف استفاده می کنند.

انقدر مار خورده تا افعی شده

انقدر مار خورده تا افعی شده

انقدر مار خورده تا افعی شده یعنی بدی ها و اعمال زشت بسیاری مرتکب شده و اینک بسیار توانا شده و می تواند اعمال بد پنهانی دیگران را بشناسد و متوجه شود و دفع کند.