جمعه/ 2 آذر / 1403
Search
Close this search box.
اموزش

اشتباه این است که همه مثل هم شوند

اشتباه این است که همه مثل هم شوند

یکی از روزها حیوانات جنگل دورهم جمع شدند تا مدرسه‌ای درست کنند.
خرگوش، پرنده، سنجاب و مارماهی شورای آموزشی مدرسه را تشکیل دادند.
خرگوش اصرار داشت که دویدن جزء برنامۀ درسی باشه.
پرنده معتقد بود که باید پرواز نیز گنجانده شود.
مارماهی هم به آموزش شنا معتقد بود و سنجاب اصرار داشت که بالا رفتن از درخت نیز باید در زمرۀ آموزش‌های مدرسه قرار بگیره.
شورای مدرسه با لحاظ کردن همۀ پیشنهادات دفترچۀ راهنمای تحصیلی مدرسه رو تهیه کرد و بعد قرار شد همۀ حیوانات همۀ درس‌ها را یاد بگیرند.
خرگوش در دویدن نمرۀ بیست گرفت، اما بالا رفتن از درخت برایش دشوار بود و مرتب از پشت به زمین می‌خورد.

دیری نگذشت که در اثر یکی از این سقوط‌ها مغزش آسیب دید و قدرت دویدن را هم از دست داد و حالا به‌جای نمرۀ بیست، ده می‌گرفت و در بالا رفتن از شاخۀ درختان هم نمره‌اش از صفر بالاتر نمی‌رفت.
پرنده در پرواز عالی بود، اما نوبت به دویدن روی زمین که می‌رسید نمرۀ خوبی نمی‌گرفت، مرتب بال‌هایش می‌شکست و دیری نگذشت که در درس پرواز هم نمره‌ای بهتر از ده نصیب او نشد.

در کار دویدن هم مرتب صفر می‌گرفت. صعود از تنۀ درخت‌ها هم برایش سخت بود.
جالب اینجاست که تنها مارماهی کندذهن می‌توانست درس‌های مدرسه را تا حدودی انجام دهد و با نمرۀ ضعیف بالا برود.
اما مسئولین مدرسه خوشحال بودند که همۀ دانش‌آموزان، همۀ دروس را می‌خوانند.

ما به این داستان می‌خندیم اما واقعیتی است که وجود دارد. همۀ تلاش ما بر این است که همه را مثل هم کنیم.

درحالی‌که وظیفۀ راستین آموزش، باید یاری‌رساندن به فرد باشد تا او منحصربه‌فرد بودن خود را کشف کند و به‌سوی تکامل خود یگانه‌اش پیش رود.

برداشتی از کتاب: زندگی عشق و دگر هیچ

 

مجله اینترنتی تحلیلک

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x