امتیازات هشت گانه مولوی
علامه محمدتقی جعفری در سال ۱۳۷۲ در مطلبی تحت عنوان عوامل جذابیت سخنان مولوی به ذکر مطالبی پرداخته اند که از جمله آن ها بیان امتیازات هشت گانه مولوی از دیدگاه ملاهادی سبزواری است.
امتیازات هشت گانه مولوی از دیدگاه حکیم مرحوم ملاهادی سبزواری
۱. اسلوب حکمت آمیز
۲. تبیین کننده آیات قرآن و تفسیر قرآن در قالب هنری شعر
۳. دارای حکمت اصیل و زیبا
۴. جامع شریعت و طریقت و حقیقت
۵. تعقل و کاوش گر
۶. اندیشه های عمیق
۷. ذوق شعله ور
۸. توانایی ها و بینایی های متنوع
در ادامه به برخی از این امتیازات هشت گانه مولوی از نوشته مذکور می پردازیم.
اسلوب حکمت آمیز
یک: مولوی در این کتاب از قصص و حکایات مختصر یا طولانی به وجه احسن استفاده میکند و بدیهی است که این سبک در بیان حقایق مربوط به انسان در ارتباطهای چهارگانه مانند بیان تجارب و مشاهدات اطمینانآور در نهاد های درونی و رفتارهای برونی انسانهاست که برای انسانشناسی و درک اصول ثابت و قضایای متغیر ابعاد انسانی از اهمیت فوقالعادهای برخوردار میباشد.
دو: بیان مطالب با کمال واقع نگری بدون تکبر و شطرنج بازی با اصطلاحات جالب برای سادهلوحان.
سه: کوشش و تلاش صادقانه برای تفهیم واقعیات برای عاشقان راستین آنها نه برای طرح خویشتن و نصب مجسمه خود در مغز مردم خام و ناآگاه.
چهار: طرح مسائل مستند به جوشش درونی نه با راه انداختن حرفه و کاسبی.
پنج: استفاده بسیار شایان تمجید از تشبیهات و تمثیلات که واقعاً گاهی موجب شگفتی عمیق مطالعهکنندهی آگاه می شود.
بیشتر بخوانید: سه شخصیت ممتاز مولوی از نگاه جلال الدین همایی
حکمت اصیل و زیبا و عالی
اگر کسی خیال کند مثنوی یک کتاب ادبی محض است بدون تردید یا این کتاب را نفهمیده یا از معنای ادبیات غفلت ورزیده است. اگر هم مولوی مقید به اصطلاحات و مفاهیم معمولی حکمت و فلسفه در کتاب مثنوی نبوده است بااینحال اغلب اصول و قضایای حکمتی عالی را که از اعماق دل او بر می آمد مورد بهرهبرداری قرار داده است.
جامع شریعت و طریقت و حقیقت
این که مولوی در کتاب مثنوی هر سه موضوع مذکور را مراعات کرده است جای تردید نیست. بهرهبرداری مولوی از قرآن و حدیث و حتی قواعد فقهی و اصولی در این کتاب به قدری فراوان است که وادار کرد تا مرحوم سبزواری بگوید ((کتاب مثنوی تفسیر منظوم برای قرآن و تبیینی است برای سنتهای نبوی)).
عقل یا تعقل نقاد
باید گفت این نکته را که مرحوم سبزواری متذکر شده است نهتنها بیان یک حقیقت در شخصیت معرفتی مولوی و سبک حکمتی او در کتاب مثنوی است بلکه پاسخ کاملاً قانعکنندهای است به آن پندار سخیف که میگویند مولوی و امثال او از عقل گریزانند و حتی برخی از این اشخاص در این باره مقالات و کتابها نیز نوشتهاند.
و مولوی سه قسم عقل را در آثار خود (مخصوصاً) در مثنوی مطرح کرده است. قسم یکم عقل جزئی نظری – قسم دوم عقل سلیم – قسم سوم عقل کل.
اندیشه های عمیق
این امتیاز که مرحوم سبزواری درباره مولوی و اثرش مثنوی متذکر شده بهترین پاسخ برای کسانی است که بدون دقت در سخنان مولوی و فهم آنها میگویند مولوی هم مانند دیگر عرفا دریافتهای شهودی خود را بیان میدارد و اندیشه و تعقل را راهی به این حقایق نیست.
مجله اینترنتی تحلیلک