حکایت برادر که در بند خویش است نه برادر و نه خویش است
بزرگی را پرسیدم از سیرت اخوان صفاصوفیان(۱). گفت: کمینهکمترین(۲) آن که مراد خاطردلخواه(۳) یاران بر مصالح خویش مقدّم دارد و حکما گفته اند: برادر که در بند خویش استفقط به فکر مصلحت خویشتن است(۴) نه برادر و نه خویش است.
معنی برادر که در بند خویش است نه برادر و نه خویش است: برادری که فقط به فکر مصلحت خویش است نه برادر و نه خویشتن است.
همراه اگر شتاب کند همره تو نیست
دل درکسی مبند که دل بسته تو نیست
***
چون نبود خویش را دیانت و تقوی
قطع رحِم بهتر از مودت قُربی
یاد دارم که یکی مدّعی در این بیت بر قول من اعتراض کرد و گفت: حق تعالی در کتاب مجید از قطع رحم نهی کرده است و به مودت ذی القربی فرموده، و آنچه تو گفتی مناقض آن است.
گفتم: غلط کردی که موافق قرآن است:
و اِن جاهَداکَ عَلی اَن تُشْرِکَ بی ما لَیْسَ لَکَ به عِلمٌ فلا تَطِعْهما.(۵و اگر پدر و مادر بر تو سخت گیرند که آنچه را که به آن علم و یقین نداری با من شریک گیری پس از آنان اطاعت مکن)
هزار خویش که بیگانه از خدا باشد
فدای یک تن ِ بیگانه کاشنا باشد
معنی لغات و عبارات دشوار حکایت برادر که در بند خویش است نه برادر و نه خویش است
۱- روش برادران پاکدل(صوفیان)
۲- کمترین و حداقل
۳- دلخواه
۴- فقط به فکر مصلحت خویشتن است
۵- و اگر پدر و مادر بر تو سخت گیرند که آنچه را که به آن علم و یقین نداری با من شریک گیری پس از آنان اطاعت مکن
بیشتر بخوانید:
- حکایت ملک زاده ای را شنیدم که کوتاه قد بود و حقیر
- حکایت ما را به جهان خوشتر از این یک دم نیست
- حکایت یکی از وزرا معزول شد
مجله اینترنتی تحلیلک