آنالیز رنگ فیلم جوکر
جوکر شرور و طنزآمیز، مهمترین قهرمان، ضد قهرمان است و آنچه او را بسیار هیجان انگیز و قانع کننده می کند فقدان کامل او در پشت پرده است!
همه فیلم ها داستانی را روایت می کنند. آنچه فیلم را خاص می کند این است که در چند سطح مختلف داستان گفته می شود، که اغلب مورد غفلت قرار می گیرند اما از سطح ظاهری ساخته شده فیلم بسیار فراتر می روند. در اینجا نگاهی خواهیم داشت به فیلم سینمایی جوکر تاد فیلیپس که به تازگی منتشر شده است، اهمیت رنگهای اولیه به ساختار داستان آن و اینکه چرا لباس های آرتور فلک یکی از مهم ترین لوازم جانبی فیلم است.
هنگام تماشای یک فیلم، بارزترین دستگاه داستان پردازی طرح است، آنچه در جهان اتفاق می افتد، اتفاقاتی که در زندگی رخ می دهند، شخصیت هایی که عمل می کنند و واکنش هایی که نشان می دهند. در اینجا تنها چیزی که مهم است توجه به ساختار عمقی یک فیلم است. چند ثانیه اول هر فیلم از نظر داستان گویی، موسیقی و امتیاز دهی است که در روحیه مخاطب فوق العاده موثر است. اکثر بینندگان آگاهانه فقط فیلمی را در این دو سطح تجربه می کنند، اما ساختار بسیار عمیق تری پیش رو است. شفاف سازی ها، لباس، ویرایش، تغییر شات، سرعت برش، حرکت دوربین، زاویه دوربین، مکان ها و موارد دیگر نقش بسزایی را در گفتن داستان دارند.
به عنوان یک هنرمند تجسمی، چیزی که همیشه بیشتر از همه به دنبال آن هستم، رنگ است.
بلوک های اصلی ساخت و ساز درجه بندی رنگ مورد استفاده در فیلم جوکر، رنگهای اصلی قرمز، آبی و زرد است که هر یک جنبه کاملاً مشخصی از داستان را نشان می دهد. مبارزات آرتور فلک هم در درون سر خودش است و هم در جامعه ای که او را نادیده می گیرد.
رنگ آبی
آبی رنگ شهر است، یک گاتهام که او را تحت فشار قرار می دهد و به دلیل متفاوت بودن او را بیگانه می کند. آبی جامعه اطراف اوست که رنگ غافلگیرانه اول است. نوجوانانی که تابلو تبلیغاتی او را دزدیده و سپس او را در یک کوچه مورد ضرب و شتم قرار می دهند، رنگ لباس آن ها آبی است، زنی که در اتوبوس به همراه پسرش است و تصور می کند که آرتور پسرش را اذیت می کند آبی پوشیده است، همه عکس ها در فضای باز به رنگ آبی است، افرادی که او را در مترو کتک می زنند، در کت و شلوارهای آن ها نیز رنگ آبی به چشم می خورد، مطب درمانگر او که هیچ وقت به حرف هایش گوش نمی دهد، آبی است، اتاق بیمارستانی که مادرش در او می میرد، به رنگ آبی است و… . زمانی رنگ آبی را می بینیم که در مقابل شخصیت اصلی ما (جوکر) به کار می رود.
رنگ قرمز
قرمز برعکس آبی است، نشان دهنده عقل، عشق و بهبودی آرتور است. ما رنگ قرمز را به ندرت می بینیم، بسیار کمتر از آبی و زرد، اما زمانی که آن را می بینیم تجربه مثبتی است. سوفی، همسایه آرتور که او تصور می کند با او در رابطه است، غالباً لباس هایی که می پوشد به رنگ قرمز است، پسر نوجوانی که در اتوبوس با او بازی می کند یک ژاکت قرمز پوشیده است (تا زمانی که مادر با رنگ لباس آبی خود او را ساکت می کند)، در نمایش تلویزیونی موری قرمز حاکم است، همچنین آرتور زمانی که مادرش را به نمایش دعوت می کند و لذت می برد و اعتماد به نفس او بالا می رود بخاطر رنگ قرمز است. او در حالی که در پشت صحنه تمرین می کند لباس او تماما به رنگ قرمز است – همان لباسی که در اولین نمایش کمدی استندآپ خود پوشیده بود و این یک قدم بزرگ برای او به حساب می آید. در یک اتاق کوچک که توسط لامپ های قرمز رنگ با همسایه خود سوفی که رنگ لباس او نیز قرمز است حضور دارد، و صحنه ای که ایستاده و در پایان ظاهر می شود. کلیپی که موری از آرتور در نمایش تلویزیونی خود نشان می دهد تا او را مسخره کند البته این تصویر رنگی و محو شده است، همه این رنگ ها قرمز است.
رنگ زرد
آخرین و مهم ترین رنگ زرد است. این رنگ نشان دهنده نزول آرتور است، زمانی که کنترل و قدرت خود را از دست داده است. اما همین رنگ نیز قدرت و مقاومت او را نمایش می دهد. زرد طرف تاریک اوست که بیشتر و بیشتر برای مبارزه با آبی سرکوبگر جامعه ای که او را مبهوت می کند، بیرون می آید. آرتور غالباً در بیشتر مواقع، یک کت زرد رنگ می پوشد، دیوارهای آپارتمان او زرد است، چراغ های ضعیفی در خیابان به رنگ زرد وجود دارد که راه خانه او را از محل کار در طول شب آبی نمایش می دهد، و دیوارهای بخش روانی داخل بیمارستان Arkham، پرونده مادر (که به رنگ قرمز است، و سرانجام در مورد او شفاف سازی می شود) نیز زرد است.
شرورهای نوجوان در سکانس تعقیب و گریز اولیه، علائم زرد وی را می دزدند، سپس آن را با تمام مقاومت و قدرت روی سرش می شکنند. او در زمین ضعیف و تنها مانده است. زیباترین لحظات فیلم و درجه بندی رنگ زرد زمانی است که آرتور شروع به پس گرفتن قدرت می کند. ضرب و شتم او در مترو هنگامی که اولین شلیک خود را زد به زرد تبدیل می شود، و هنگامی که آخرین بازمانده را در سکوی مترو تعقیب می کند تا او را به قتل برساند. رنگ ها کاملاً زرد است – حتی اگر شب باشد، آبی ها کاملاً از بین رفته اند.
تضاد این رنگها و برخورد آنها، چیزی است که جوکر را به چنین فیلمی نیرومند تبدیل می کند. بخش اعظم آنچه اتفاق می افتد توسط رنگ سایه بان شده است، حتی بیشتر از آنکه موسیقی باشد (که در فیلم زمانی که موسیقی شاد و دلهره آور نواخته می شود، به ما این امید را می دهد که اتفاقات عجیبی در پیش رو است.)
چند مثال: هنگامی که آرتور برای بوسیدن همسایه خود سوفی به خانه او می رود، به وسیله رنگ های آبی با رنگ های قرمز پوشیده می شود، اما کل آپارتمان او زرد شدیدی است که نشان دهنده شخصیت آرتور در جنون است، همانطور که بعداً دیده می شود. لباس بروس وین زرد است و پیوندی بین او و آرتور برقرار می کند و به اتفاقی که به زودی در حال اجرا است، اشاره می کند. هنگامی که دو افسر پلیس آرتور را تا داخل مترو تعقیب می کنند صحنه بیرون عمدتاً از یک آسمان آبی پوشیده است، اما هنگامی که آنها توسط شورشیان داخل مترو محاصره می شوند، زرد غالب است. هنگامی که آرتور برای روبرو شدن با توماس وین وارد تئاتر می شود، در آن جا پسری است که لباسی به رنگ قرمز پوشیده و از تماشای صحنه چارلی چاپلین لذت می برد – تئاتر ترکیبی از قرمز و زرد است – در آن مرحله آرتور درست در لبه بین شفا و جنون است. در گفتگو با وین قرار است تصمیم بگیرد که کدام یک از این دو راه، زندگی او را از این به بعد خواهد گذراند. اما وقتی وین را به سمت توالت می برد، کل اتاق زرد است و البته آرتور لباس قرمز را بیرون می کشد تا قبل از شروع مکالمه، جلیقه زرد خود را در زیر آن نشان دهد و قبل از اینکه شروع به صحبت کنند او را محکوم می کند.
در پایان، لباس نهایی آرتور هنگامی که جوکر می شود تعادل برقرار می کند، یک لباس قرمز با جلیقه زرد در زیر – او ذات خود را پذیرفته است، او از آغوش متفاوتی استقبال و از طریق آن پذیرش شفابخشی پیدا کرده است. او دیگر متأسف نیست، دیکشنری جامعه را قبول نمی کند، درباره آن که چه چیزی خنده دار است و چه چیزی نیست، او بر اساس آنچه قرار است باشد و چگونگی آن ظاهر می شود و رفتار می کند. منتظر ورود او به خارج از صحنه در سایه آبی هستیم و با باز شدن پرده ها او به صحنه وارد می شود. اوج مبارزات، قتل موری، نمادی از زندگی مناسب و مورد قبول اجتماعی است.
صحنه اختتامیه آرتور را در یک موسسه پزشکی نشان می دهد و همه چیز از معماری گرفته تا مبلمان تا لباس سفید است، اتحاد شدن همه رنگ ها.
تنها چیزی که از آن متمایز است، درمانگری است که با او صحبت می کند – تا زمانی که احتمالاً او را خارج از صحنه نمی کشد. او خود را پیدا کرده و به یک تعادل درونی رسیده است. در عوض، رنگ ها در حال جنگیدن نیستند و آنها یکی شده اند.
بیشتر بخوانید:
امیدواریم از مقاله آنالیز رنگ فیلم جوکر لذت برده باشید و توانسته باشید با استفاده از این مقاله فیلم جوکر را بهتر و متفاوت تر درک کنید.
مجله اینترنتی تحلیلک