حکایت تو را خواهند پرسیدن که هنرت چیست نگویند که پدرت کیست
اعرابییعرب صحرانشین(۱) را دیدم که پسر را همی گفت: یا بُنَیَّ اِنَّکَ مَسوُولٌ یَومَ القیامَهِ ما ذا اکتَسَبتَ ولایُقالُ بِمَنِ انتَسَبتَ، یعنی تو را خواهند پرسیدن که هنرت چیست، نگویند که پدرت کیست.
جامه کعبه را که می بوسند
او نه از کرم پیله نامی شد
با عزیزی نشست روزی چند
لاجرم همچو او گرامی شد
معنی لغات دشوار
۱. عرب صحرانشین
بیشتر بخوانید:
- حکایت هرگز کسی به جهل خویش اقرار نکند
- حکایت نه هر سخن که برآید بگوید اهل شناخت
- حکایت ناخوش آوازی به بانگ بلند قرآن همی خواند
مجله اینترنتی تحلیلک