داشتن حامی برای ایده هایتان، حاصل تفکر بازرگانی

در ادامه مبحث قسمت قبل برای به حداکثر رساندن شانس جهت گرفتن چراغ سبز برای ایده هایتان مانند یک بازرگان عمل کرده و از این ۳ قانون پیروی کنید:

زود شروع کنید

هرچه برندها زودتر برای ایجاد تاثیر مثبت روی ذهن مردم جامعه اقدام کنند بهتر است.

هرچه زمان صرف شده جهت تثبیت اثرات مثبت روی ضمیر ناخوداگاه مشتریان بیشتر باشد، هنگام تصمیم گیری های مهم “ماتریس برند” بزرگتری خواهید داشت.

من به سختی به این نتیجه رسیدم!

در اوایل دوران کاری، من و یکی دیگر از همکارانم روش های متفاوتی برای انتقال نظرات خود به مدیرمان داشتیم.

همکارم از ماه ها قبل برای بیان پیشنهادش زمینه چینی می کرد. در حالیکه من تنها وقتی که از جامع و بی نقص بودن متن سخنرانی ام مطمئن می شدم، برای ارائه آن ایده اقدام می کردم.

در نهایت هم مدیر شرکت پیشنهادها و ایده های او را می پذیرفت، حتی اگر نتیجه لازم را در پی نداشت.

من از همان زمان اهمیت آماده کردن ذهنی افراد در محل کار را از همکارم آموختم و بعد از آن هیچگاه اشتباهم را تکرار نکردم.

آوازه مثبت ایجاد کنید

وقتی یک برند خودش، خودش را تبلیغ می کند مشتریان در صحت گفتارشان مردد می شوند.

اما وقتی یک فرد یا مجموعه دیگر آنها را معرفی و توصیه کند، تاثیر بیشتر و مثبت تری در ذهن مشتریان آینده باقی می گذارد.

بیزینس ها به “اینفلوئنسر” نیاز دارند. این حامیان معمولا از بخش های مختلف مجموعه هستند.

مثلا وقتی که دپارتمان فروش به مدیرعامل می گوید:” من بی صبرانه منتظر عملی شدن این ایده هستم، چون می دانم به جلب مشتریان جدید کمک می کند.” و واحد تحقیق و توسعه می گوید:” ما هم نظرمان این است که این ایده باعث ایجاد یک تحول بزرگ در کار ما می شود.” در واقع ماتریس برند بزرگتر می شود و ایده های جدیدتری برای موفقیت های بزرگتر مطرح می شود.

برای شناسایی محصول، کمپین های تبلیغاتی خود را توسعه دهید

مدیران نیز همچون مصرف کننده ها، دارای خاطراتی در ضمیر ناخوداگاه خود هستند که می توان هنگام کار، بر روی آن ها سرمایه گذاری کرد.

سعی کنید طرح و ایده پیشنهادی خود را با یک بیزینس موفق که می دانید مدیرتان به آن علاقه مند است مقایسه کنید.

هنگامی که یک ارتباط و شباهت بین برنامه پیشنهادی شما و برنامه ای که با موفقیت به اجرا رسیده وجود داشته باشد، بیشتر امکان دارد که معامله جوش خورده و مدیرتان با طرح شما موافقت کند.

خوب است به این نکته هم توجه کنیم که گرچه افراد دارای اختیار، همیشه همه شرایط را لحاظ می کنند و منطقی ترین تصمیم را می گیرند اما آن ها هم انسان هستند و بسیاری از تصمیمات خود را از روی غریزه می گیرند. پس به داشتن اطلاعات و حقایق اکتفا نکنید.

همانند یک بازرگان فکر کنید و به ناخوداگاه تصمیم ساز خود رجوع کنید.

برای موفقیت در محل کار، همچون یک بازار، ایده های بیزینسی باید سهم بیشتری از ذهن را در اختیار داشته باشند.

برگرفته از مقاله Leslie Zane، سایت www.hbr.org

مجله اینترنتی تحلیلک