شنبه/ 3 آذر / 1403
Search
Close this search box.
در ضعف و پیری - باب ششم گلستان سعدی

حکایت ای که مشتاق منزلی مشتاب

در این مطلب حکایت ای که مشتاق منزلی مشتاب که درباره صبرآموزی است را با معنی کامل برای شما آورده ایم. امیدواریم از مطالعه این مطلب لذت ببرید...

حکایت ای که مشتاق منزلی مشتاب

روزی بغرور جوانی سخت رانده بودمتند رفته بودم(۱) و شبانگاه به پای گریوه‌ایکوه پست(۲) سست مانده. پیرمردی ضعیف از پس کاروان همی‌آمد و گفت: چه خُسبی که نه جای خفتن است؟

گفتم: چون روم که نه پای رفتن است؟ گفت: این نشنیدی که صاحبدلان گفته‌اند: رفتن و نشستن به که دویدن و گسستن.

حکایت ای که مشتاق منزلی مشتاب
حکایت ای که مشتاق منزلی مشتاب

ای که مشتاق منزلی مشتاب
پند من کار بند و صبر آموز

اسب تازی دو تگ رود به شتاب
واشتر آهسته می رود شب و روز

معنی لغات و عبارت های دشوار

۱. تند رفته بودم

۲. کوه پست

 

بیشتر بخوانید:

 

مجله اینترنتی تحلیلک

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x