حکایت خشم بیش از حد گرفتن وحشت آرد
خشم بیش از حد گرفتن وحشت آرد و لطف بی وقتمهربانی بی موقع و نابجا (۱) هیبت ببرد؛ نه چندان درشتی کن که از تو سیر گردند و نه چندان نرمی که بر تو دلیر شوند.
درشتی و نرمی بهم در به است
چو فاصد که جراح و مرهم نه است
درشتی نگیرد خردمند پیش
نه سستی که نازل کند قدر خویش
نه مر خویشتن را فزونی نهد
نه یک باره تن در مذلت دهد
معنی لغات دشوار
۱. مهربانی بی موقع و نابجا
بیشتر بخوانید:
- حکایت تو را خواهند پرسیدن که هنرت چیست نگویند که پدرت کیست
- حکایت پارسازاده ای را نعمت بی کران از تَرَکَه عَمّان بدست افتاد
- حکایت جانان پدر هنر آموزید که ملک و دولت دنیا اعتماد را نشاید
مجله اینترنتی تحلیلک