شنبه/ 3 آذر / 1403
Search
Close this search box.
گلستان - سعدی - باب هفتم

حکایت فراموشت نکرد ایزد در آن حال

در این مطلب حکایت فراموشت نکرد ایزد در آن حال را با معنی کامل برای شما آورده ایم. امیدواریم از مطالعه این مطلب لذت ببرید...

حکایت فراموشت نکرد ایزد در آن حال

یکی را شنیدم از پیران مربی که مریدی را همی گفت: چندان که تعلق خاطرتوجه(۱) آدمی زادست به روزی اگر به روزی دهخداوند(۲) بودی بمقام از ملایکه درگذشتی.

حکایت فراموشت نکرد ایزد در آن حال
حکایت فراموشت نکرد ایزد در آن حال

فراموشت نکرد ایزد در آن حال
که بودی نطفه مدفون مدهوش

روانت داد و عقل و طبع و ادراک
جمال و نطق و رای و فکرت و هوش

ده انگشت مرتب کرد برکف
دو بازویت مرکب ساخت بر دوش

کنون پنداری، ای ناچیز همت،
که خواهد کردنت روزی فراموش

معنی لغات و عبارت های دشوار

۱. توجه، دل بستگی

۲. خداوند، روزی رسان

 

بیشتر بخوانید:

 

مجله اینترنتی تحلیلک

1 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x