شنبه/ 3 آذر / 1403
Search
Close this search box.
حکایت کوتاهی از بایزید بسطامی / هر چه خواندم عمل کردم

حکایت کوتاهی از بایزید بسطامی / هر چه خواندم عمل کردم

در این مطلب به نقل حکایت کوتاهی از بایزید بسطامی پرداخته ایم. بایزید بسطامی از عارفان و بزرگان است و حکایت های پندآموز بسیاری از این بزرگ وجود دارد.

حکایت کوتاهی از بایزید بسطامی

بایزید بسطامی یا سلطان العارفین از عارفان و بزرگان است و حکایت های پندآموز بسیاری از این بزرگمرد وجود دارد.

حکایت کوتاهی از بایزید بسطامی

روزی مردی بایزید بسطامی را در کوچه‌ای دید.

پس از احوالپرسی از بایزید پرسید: دوست من! ما همکلاس و هم مکتب بودیم؛ هر آنچه تو خواندی من هم خواندم…

استادمان نیز یکی بود؛ حال تو چگونه به این مقام رسیدی و من چرا مثل تو نشدم؟

بایزید بسطامی در جواب او گفت: تو هر چه شنیدی اندوختی و من هر چه خواندم عمل کردم.

 

بیشتر بخوانید: حکایت تلخک و سرمای زمستان

 

مجله اینترنتی تحلیلک

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x