درباره شاهنامه فردوسی
درباره شاهنامه فردوسی به مناسبت بزرگداشت خالق آن
شاهنامه بزرگترین منظومه حماسی و تاریخی ایران و در شمار معروفترین آثار حماسی ملل عالم قرار گرفته است.
درباره شاهنامه فردوسی، گنجینهای از اندیشهها، باورها، آئینها و فرهنگ غنی گذشتگان ماست که حکیم فردوسی به زیباترین وجه آن را به نظم درآورده و درسهای اخلاق مداری و میهنپرستی را در تار و پود آن بافته تا جایی که قرنها پس از سرایش آن هنوز هم خواندنی است.
پندهایی که فردوسی در خلال شاهنامه به خوانندهاش میدهد، محدود به حد و مرز خاصی نیست و هنرش عالمگیر است. همین ویژگیها «شاهنامه» را که یک حماسه ملی و تاریخی ایرانی است، از مرزهای زادگاهش عبور داده و شکوهش نه فقط زبان فارسی را به وجد و ستایش برانگیخته، بلکه بسیاری از غیرفارسی زبانان و خاورشناسان اروپایی را به عظمت او به اعتراف واداشته است و گاه حماسههایی شبیه به آن در غرب سروده شده است.
بیشتر بخوانید: کتاب دیباچه نوین شاهنامه بهرام بیضایی؛ به بهانه بزرگداشت حکیم فردوسی
درباره شاهنامه فردوسی
محتوا و درونمایه
شاهنامه یک شاهکار ادبی و حماسی بزرگ است که محتوای داستانهای آن اسطورهها، افسانههای کهن و وقایع تاریخی ایران از ابتدا تا فتح ایران توسط اعراب در سده هفتم است. در این اثر پنجاه پادشاه سلطنت کردهاند که سه نفر آنها زن هستند. محتوای تاریخی شاهنامه در چهار دوره پادشاهی پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان اتفاق میافتد.
نخستین پادشاه شاهنامه کیومرث است و آخرین پادشاه یزدگرد سوم که در جنگ با اعراب شکست خورد. این شاهکار ادبی بزرگ با ویژگیهای خاص خود توانسته است به استمرار هویت ملی ایران کمک فراوانی نماید. از جمله ویژگیهای خاص شاهنامه میتوان به یکپارچگی سیاسی، جغرافیایی و همچنین یکپارچگی روایات آن اشاره کرد. اما منظور از این سه ویژگی چیست؟
بیشتر بخوانید: گفتار اندر ستایش خرد / تاملی بر شاهنامه حکیم فردوسی
یکپارچگی سیاسی
در تمام شاهنامه، هیچ دورانی نیست که ایران بدون فرمانروا باشد بهگونهای که فردوسی حتی فرمانروای بیگانهای چون اسکندر را از تاریخ حذف نکرده و بهعنوان یکی از فرمانروایان از آن نام برده است.
یکپارچگی جغرافیایی
فردوسی در داستانهای شاهنامه مرزهای جغرافیایی هر دوره را به تصویر کشیده است. به طوری که از آغاز این اثر تا دوران فریدون حاکمان ایرانی بر سرتاسر جهان مسلط بودند. از دوران ایرج به بعد مرزهای ایران محدود به ایرانشهر شد که تا پایان شاهنامه کانون تمام اتفاقات و رویدادها است. البته در دورههای مختلف مرزهای ایرانشهر تغییر میکند مثلاً در یک دوره ارمنستان بخشی از ایرانشهر است و در دوره دیگری نیست.
یکپارچگی روایات
شاید یکی از ویژگیهای بارز شاهنامه فردوسی یکپارچگی روایات باشد به این معنی که مخاطب هیچگاه با دو روایت مختلف از یک اتفاق رو به رو نمیشود. در واقع شاهنامه یکی از منابع تاریخی است که برخلاف سایر منابع فارسی و عربی درباره تاریخ ایران، روایاتی کاملاً یکدست دارد.
درباره شاهنامه فردوسی باید گفت که روایتی بینظیر از نبرد خوبی و بدی است.
آنچه فردوسی در داستانهای این اثر به تصویر کشیده است، عظمت و شکوه ایران است که گاهی آن را در معرض رنجها و سختیهای گوناگون قرار میدهد. در این میان همواره پهلوانانی آزاده از میان مردم بر میخیزند و با تمام توان خود به دفاع از هستی کشورشان و حفظ ارزشهای انسانی مردمانشان میپردازند.
برخی از پهلوانان شاهنامه نمونههایی از یک انسان کامل و متعالی هستند که تمام عمر خود را صرف کمک به همنوعان خود نمودهاند. پهلوانانی همچون فریدون، سیاوش، کیخسرو، رستم، گودرز و طوس از این دستهاند. در مقابل شخصیتهایی مانند ضحاک هم در شاهنامه وجود دارند که مظهر شرارت، بدخویی و فساد هستند و قصد نابودی و تباهی کار جهان را دارند.
در بیشتر داستانهای شاهنامه، فردوسی به فانی بودن دنیا اشاره میکند و خواننده را به درس گرفتن از روزگار تشویق میکند. با این وجود آن زمان که نوبت سخن عاشقانه فرا میرسد، فردوسی با مهارت بسیار، بهسادگی و باشکوه خاص خود آن را میپروراند.
بیشتر بخوانید: علم و دانش در شاهنامه فردوسی
شاهنامه، کتابی بینظیر و سرشار از داستانها و افسانههای اساطیری ایران باستان است که در سرتاسر دنیا طرفداران بسیاری دارد. این شاهکار بینظیر ادبی، نفوذ بسیاری در ادبیات جهان داشته است تا آنجا که شاعران بزرگی مانند گوته و ویکتور هوگو از آن به نیکی یاد کردهاند.
تا به امروز شاهنامه به تمامی زبانهای زنده دنیا بازگردانی شده است. نخستین نویسنده اروپایی که از شاهنامه و فردوسی سخن گفت، سر ویلیامز جونز انگلیسی بود که در کتاب شرح ادبیات آسیایی بخشهایی از شاهنامه را به زبان انگلیسی بازگردانی کرد.
ایرانیان نیز از دیرباز علاقه فراوانی به داستانهای شاهنامه داشتند و شبهای طولانی زمستان و روزهای بلند تابستان را با خواندن داستانهای هیجانانگیز شاهنامه سپری میکردند. متأسفانه امروزه نسل جدید آشنایی کمتری با این داستانهای کهن اساطیری دارند و به نظر میرسد زمان آن رسیده است که برای آشنایی نسلهای جدید با این اثر زیبا و شگفتانگیز تمام تلاش خود را به کار گیریم.
مجله اینترنتی تحلیلک