همراهان همیشگی مجله اینترنتی تحلیلک؛ در این مطلب می خواهیم به زندگینامه حمید سمندریان پدر تئاتر ایران بپردازیم.
استاد حمید سمندریان به تئاتر عشق میورزید. او همواره صحنهٔ تئاتر را خانهٔ خود میدانست، تا جایی که در یادداشتی نوشته بود:
تئاتر تنها تصویر زندگی نیست، بلکه میتواند زندگی را زندگیتر کند، فشرده و گویاتر به نمایش بگذارد. بهتدریج دریافتم میتوانی آنچه از آرزوها که در واقعیت انجام نیافته را در خیال خلق کنی، از صافی وجود خود عبور دهی، به باور بنشانی و بر صحنه به نمایش بگذاری.
آنگاه که دانستم بر روی چهار تکه الوار با سادهترین ابزار و انسانی ایستاده در لکهٔ نور میتوانی دنیایی بسازی لبریز از مفاهیم پر رمز و راز، آنگاه که دانستم تئاتر به معنای درست کلمه میتواند قدرتی باشد به حیرتانگیزی کائنات و بیپایان مثل کائنات… پس واقعاً تئاتری شدم و این صحنه خانهٔ من شد.
برای آشنایی بیشتر با زندگینامه حمید سمندریان با ما همراه باشید.
زندگینامه حمید سمندریان
حمید سمندریان ۹ اردیبهشت سال ۱۳۱۰ در تهران به دنیا آمد. او در کلاسهای تئاتر و هنرپیشگی حسین خیرخواه، شباویز و نصرت کریمی شرکت کرده است که زیر نظر عبدالحسین نوشین اداره میشد. سمندریان همچنین ویلون مینواخت و از شاگردان محمود ذوالفنون، برادر بزرگتر جلال ذوالفنون بود.
حمید سمندریان پس از اتمام دوره دبیرستان به اروپا سفر کرد و در آلمان دوره مهندسی شوفاژ سانترال را در دانشگاه صنعتی برلین گذراند، اما بعد از آن به کنسرواتور عالی موسیقی و هنرهای نمایشی هامبورگ وارد شد. برخورد با تئاتر آن قدر برایش جذاب بود که مجالی برای موسیقی نمیگذاشت و به همین دلیل برای همیشه از موسیقی خداحافظی کرد.
حمید سمندریان که در آلمان به جای مهندسی تأسیسات سر از کلاسهای مارکس راینهارت درآورده بود، بعدها به موسسه ادوارد مارکس میپیوندد که در آنجا تئاتر را به طور جدیتر میآموزد. او طی شش سال به صورت آکادمیک تحت آموزش ادوارد مارکس که یکی از استادان برجسته تئاتر بود، اصول و مبانی کارگردانی و بازیگری را آموخت و هم زمان در آلمان به صورت حرفهای مشغول به کار شد.
حمید سمندریان به دعوت پروفسور رگنبرگ استاد دانشگاه مونیخ و کارگردان تئاتر به انستیتو گوته دعوت شد و نمایشنامههای بسیاری را با بازیگران آلمانی روی صحنه برد. این همکاری بین سالهای ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷ ادامه داشت. برخی از این نمایش ها عبارتند از:
شهاب آسمانی، فردریش دورنمات
چگونه رنجهای آقای موکین پوت برطرف میشود، پیتر وایس
پنچری، فردریش دورنمات
سانتا کروز، ماکس فریش
راهب و راهزن، هاینریش بل
خوزه، هاینریش بل
خشم شدید فلیپ هوتس، ماکس فریش
بالماسکهٔ دزدان، ژان آنوی
دوزخ، ژان پل سارتر
ازدواج آقای میسیسیپی، فردریش دورنمات
توراندخت، هیلدس هایمر
مردههای بیکفن و دفن، ژان پل سارتر
حمید سمندریان پس از پایان این دوره به دعوت اداره هنرهای نمایشی دراماتیک اداره کل هنرهای زیبای ایران به کشور برگشت.
نخستین کار حمید سمندریان تلهتئاتر «جراحی پلاستیک» نوشته پیر فراری بود که در سال ۱۳۴۰ برای تلویزیون ملی ایران کارگردانی کرد.
یک سال بعد او و تیمش در اداره هنرهای دراماتیک سالن ۵۰ تا۶۰ نفری درست کردند که چند برنامه تئاتری در آن اجرا شد. سمندریان اولین اثر خود، نمایشنامه «دوزخ یا در بسته» نوشته ژان پل سارتر را در همین تالار نوبنیاد روی صحنه برد و فعالیتهای خود را به شکل پیوسته در عرصه تئاتر ادامه داد؛ همچنین با همکاری مهدی فروغ به تأسیس هنرستان آزاد هنرهای دراماتیک که وابسته به هنرهای زیبای کل کشور بود، دست زد.
پس از آن حمید سمندریان به دعوت مهندس هوشنگ، مهدی برکشلی و با همکاری مهدی نامدار دانشکده تئاتر دانشگاه تهران را بنیان گذاشتند و کار تدریس را بدون وقفه تا پایان عمر در دانشگاههای تهران و تمام دانشگاههای تئاتری ادامه داد. همچنین در سال ۱۳۴۸ تدریس در دانشکده هنرهای زیبا را آغاز کرد.
پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران و در پی انقلاب فرهنگی و پاکسازی دانشگاهها از بسیاری از استادان، حمید سمندریان نیز به دلیل سوءظن به گرایش به کمونیسم به دلیل ترجمه «دایرهٔ گچی قفقازی» از فعالیت دانشگاهی منع شد. در نتیجه حمید سمندریان به ناچار رستورانی باز کرد تا خودش و چند نفر از دانشجویانش اگر نه از طریق تئاتر، بلکه از راهی شرافتمندانه زندگی کنند.
پس از مدتی با وساطت شاگرد سابق وی، بهروز غریبپور که در آن دوران مورد وثوق بعضی از کسانی بود که به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان وارد شده بودند، از این اتهام تبرئه شده و قرار شد سمندریان به دانشکده هنرهای زیبا برگردد.
در نیمه نخست دهه ۱۳۷۰ ناصر باباشاهی رییس دانشکده هنر و معماری دانشگاه تهران از حمید سمندریان دعوت کرد تا گروه نمایش این دانشکده را راهاندازی کند و به این ترتیب سمندریان پایه و اساس این گروه را گذاشت.
در سال ۱۳۷۳ به تأسیس کلاسهای آزاد بازیگری و کارگردانی دست زد که هنرجویان بسیاری از آنجا دانشآموخته شدند و به عرصه حرفهای هنر وارد شدند.
حمید سمندریان نویسنده، مترجم و استاد تئاتر ایران که از بیماری سرطان کبد رنج میبرد، حدود ساعت ۵ صبح روز پنجشنبه ۲۲ تیرماه ۱۳۹۱ در سن ۸۱ سالگی به علت عوارض ناشی از بیماری سرطان کبد در منزل خود درگذشت.
آثار ترجمه شده از استاد حمید سمندریان
- غروب روزهای پاییز، فردریش دورنمات، تهران: انتشارات مروارید، ۱۳۴۰
- ازدواج آقای میسیسیپی، فردریش دورنمات، تهران: نشر پیروز، ۱۳۴۱
- دایرهٔ گچی قفقازی، برتولت برشت، ۱۳۴۱ (چاپ مجدد ۱۳۷۸)
- اقدامات وگا و همزاد، فردریش دورنمات، ۱۳۴۱
- پنچری، فردریش دورنمات، تهران: انتشارات مروارید، ۱۳۴۲
- ملاقات بانوی سالخورده، فردریش دورنمات، ۱۳۴۲ (چاپ مجدد تهران: نشر قطره، ۱۳۷۸)
- باغ وحش شیشهای، تنسی ویلیامز، ۱۳۴۲ (چاپ مجدد تهران: نشر قطره، ۱۳۸۳)
- لئوکادیا، ژان آنوی، ۱۳۴۳ (چاپ مجدد تهران: نشر قطره، ۱۳۸۳)
- هرکول و طویلهٔ اوجیاس، فردریش دورنمات، ۱۳۴۳
- آندورا، ماکس فریش، تهران: انتشارات روز، ۱۳۴۷
- فیزیکدانها، فردریش دورنمات، ۱۳۵۰ (چاپ مجدد تهران: نشر قطره، ۱۳۸۳)
- خشم شدید فلیپ هوتس، ماکس فریش، ۱۳۵۰ (چاپ مجدد تهران: نشر مرکز هنرهای نمایشی، ۱۳۷۰)
- بازی استریندبرگ، فردریش دورنمات، ۱۳۵۱ (چاپ مجدد تهران: نسل قلم، ۱۳۷۴)
- فرشتهای به بابل میآید، فردریش دورنمات، ۱۳۵۲
- چگونه رنجهای آقای موکین پوت بر طرف میشود، ۱۳۵۳
- رومولوس کبیر، فردریش دورنمات، تهران: مرکز هنرهای نمایشی، ۱۳۶۹
- مکبث، ویلیام شکسپیر، ۱۳۵۵ (چاپ مجدد تهران: نشر قطره، ۱۳۸۳)
آثار کارگردانی تئاتر صحنه ای و رادیویی استاد حمید سمندریان
- دوزخ / ژان پل سارتر / ۱۳۴۱
- اشباح / هنریک ایبسن / ۱۳۴۲
- مردههای بیکفن و دفن / ژان پل سارتر / ۱۳۴۲
- باغ وحش شیشهای / تنسی ویلیامز
- طبیب اجباری / مولیر / ۱۳۴۳
- لئوکادیا / ژان آنوی / ۱۳۴۳
- هرکول و طویلهٔ اوجیاس / فردریش دورنمات / ۱۳۴۴
- آندورا / ماکس فریش / ۱۳۴۶
- نگاهی از پل / آرتور میلر/ ۱۳۴۸
- ملاقات بانوی سالخورده / فردریش دورنمات / ۱۳۵۱
- بازی استریندبرگ / فردریش دورنمات / ۱۳۵۱
- کرگدن / اوژن یونسکو / ۱۵ دی ۱۳۵۱—۱۵ اسفند ۱۳۵۱
- مرغ دریایی / آنتون چخوف / ۱۳۵۶
- ازدواج آقای میسیسیپی / فردریش دورنمات / ۱۳۶۸
- دایرهٔ گچی قفقازی / برتولت برشت / ۱۳۷۷
- بازی استریندبرگ / فردریش دورنمات / ۱۳۷۸
- ملاقات بانوی سالخورده / فردریش دورنمات / ۱۴ دی ۱۳۸۶—۲۴ اسفند ۱۳۸۶
حمید سمندریان در رادیو صدای ایران تعدادی نمایشنامه را ترجمه کرده که کارگردانی آن را نیز به عهده داشته است:
- غروب روزهای آخر پاییز، فردریش دورنمات، ۱۳۴۱
- پنچری، فردریش دورنمات، ۱۳۴۱
- همزاد، فردریش دورنمات، ۱۳۴۱
- اقدامات وگا، فردریش دورنمات، ۱۳۴۱
- فیزیکدانها، فردریش دورنمات، ۱۳۶۶
- آنتیگون، ژان آنوی،۱۳۷۶
آثار کارگردانی تلهتئاتر در تلویزیون ملی ایران
- جراحی پلاستیک، پییر فراری، ۱۳۴۰
- پلوفت (شبح کوچک)، ماریا کل راماشادو، ۱۳۴۰
- غروب روزهای پائیز، فردریش دورنمات، ۱۳۴۲
- بازی استریندبرگ، فردریش دورنمات، ۱۳۵۱
- خمره، لوئیجی پیراندللو، ۱۳۵۳
- ساعت شش در خیابان آتن، روژه فردیناند
- به سوی دمشق، اگوست استریندبرگ، ۱۳۸۱
امیدواریم از مطالعه زندگینامه حمید سمندریان لذت برده باشید.
مجله اینترنتی تحلیلک