زندگینامه و سالشمار مهدی اخوان ثالث
مهدی اخوان ثالث در ۶ اسفند ۱۳۰۶ در طوس مشهد زاده شد. پدرش در طوس به عطاری و فروش گیاهان دارویى اشتغال داشت.
در اوایل عمر و در ضمن تحصیلات دوره ابتدایى نخست به فرا گرفتن موسیقى پرداخت ولى پس از چندی آن را رها کرد و به سبب شوق و دلبستگى خاصى که به شعر و شاعری پیدا کرده بود، به انجمن ادبى خراسان به سرپرستى نصرت منشى باشى اصفهانى راه یافت و در مجالس شعرخوانى انجمن شرکت مىجست. منشى باشى چون ذوق و استعداد وی را دید، تخلص «امید» را برای او برگزید.
در ۱۳۲۶ پس از پایان دوره هنرستان به تهران آمد و در کنار کارِ معلمى به همکاری با مطبوعات پرداخت و در ۱۳۲۷ به استخدام وزارت فرهنگ در آمد. در ۱۳۲۹ تأهل اختیار کرد. یک سال بعد نخستین مجموعه شعر او با عنوان ارغنون منتشر شد.
در سال هایى که مبارزات ملى و نیز گرایش های چپ در میان گروهى از جوانان، رواج و گسترش یافته بود، اخوان نیز که از پیش در این زمینه فعالیت هایى داشت، رسماً به جرگه چپگرایان پیوست.
در ۱۳۳۲ برگزارکنندگان فستیوال شعر جوانان دموکرات، موضوع «صلح» را به اقتراح گذاشتند و از میان سرودهها، شعر اخوان با عنوان «دعوت» به تشخیص گروه داوران، از جمله سعید نفیسى و نیما یوشیج، برنده جایزه شناخته شد و از او برای شرکت در فستیوال جهانى صلح دعوت به عمل آمد، اما اخوان در این فستیوال شرکت نکرد.
در پى کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به سبب پناه دادن به یک فراری سیاسى و نیز هواداری از سازمان های وابسته به حزب توده دستگیر شد و حدود یک سال را در زندان سپری کرد. پس از رهایى از زندان، چندی از خدمت معلمى محروم گشت، سپس به کاشان منتقل شد. این انتقال که بیشتر نوعى تبعید بود، منجر به کنارهگیری او از وزارت فرهنگ و بازگشت وی به تهران شد.
اخوان در تهران مدتى با نام های مستعار «توران»، «پردیس»، «قلندر» و … مقالاتى اجتماعى، انتقادی و نیز داستان هایى برای انتشار در مطبوعات مىنوشت. چندی بعد در کنار همکاری با مطبوعات و مؤسسههای فرهنگى، در «سازمان فیلم» مشغول به کار شد. در همین سال ها مجموعه دیگر از اشعار او به نام های زمستان ۱۳۳۵، آخر شاهنامه ۱۳۳۸ و از این اوستا ۱۳۴۴ منتشر شد.
در ۱۳۴۵ در پى اتهامى غیر سیاسى ۶ ماه در زندان به سر برد. سپس و در سال ۱۳۴۸ به دعوت تلویزیون خوزستان به جنوب کشور رفت و اداره برنامههای ادبى تلویزیون را در آبادان عهدهدار شد. سال بعد به تهران بازگشت و در «بنیاد فرهنگ ایران» و نیز در تلویزیون ملى ایران به کار پرداخت.
در ۱۳۵۶ تدریس ادبیات دوره سامانى و نیز دوران معاصر را در دانشگاههای ملى، تهران و تربیت معلم بر عهده گرفت. بعد از آن و در ۱۳۵۸ در سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى آغاز به کار کرد و سرانجام در ۱۳۶۰ از مشاغل دولتى کناره گرفت و بازنشسته شد.
در فروردین ۱۳۶۹ به دعوت «خانه فرهنگ آلمان» برای شرکت در شب شعر برای نخستین و آخرین بار به خارج از کشور مسافرت کرد و از برخى کشورهای اروپایى دیدن نمود. مهدی اخوان ثالث نهایتا در ۴ شهریور ۱۳۶۹ در تهران چشم از جهان فروبست. پیکر او را در جوار آرامگاه فردوسى در شهر طوس به خاک سپرده شد.
سبک اخوان
اشعار او عموما زمینهٔ اجتماعی دارند و کلام حماسی، لحن شعر خراسانی و ترکیبهای تازه از ویژگیهای شعر اخوان هستند. اخوان ثالث در شعر کلاسیک و شعر نو توانمند بود و زبان روایت او در معاصران کمنظیر بود.
او درباره خود گفته است: من نه سبک شناس هستم نه ناقد… من هم از کار نیما الهام گرفتم و هم خود برداشت داشتهام… شاید کوشیده باشم از خراسان دیروز به مازندران امروز برسم.
شفیعی کدکنی هم اخوان را در کنار نیما، سهراب، فروغ و شاملو پنج شاعر برتر نوگرای معاصر میداند.
از مهدی اخوان ثالث بیش از ده دفتر شعر، سه کتاب داستان و چند جلد کتاب پژوهشی به جا مانده است.
نظر محمدرضا شفیعی کدکنی درباره اشعار وی
دو خصوصیت برجسته، شعر اخوان ثالث را از دیگر شاعرانِ معاصر جدا میکند: نخست، زبانِ غنی و پُرطنینِ او و دیگر، جنبهٔ اجتماعیِ شعرش که تصویرهایی از زندگی و تاریخ معاصر دارد.
شاعران دیگری هستند که شعرشان از نظرگاههای دیگر ارزش فراوان دارد، اما از این دو نقطهٔ دید، بی هیچ گمان، شعر اخوان ثالث برجستهترین نمونه است.
بر گرفته از کتاب با چراغ و آینه
همچنین شفیعی کدکنی درباره اخوان ثالث می گوید: این را با اطمینان میگویم که در شعرِ صد سالهٔ اخیرِ ایران، از شعرِ هیچ کس در شگفت نشدهام جز از بعضی شعرهای اخوان ثالث.
مجله اینترنتی تحلیلک