سلام بر هیاهوی اسفند
سلام بر هیاهوی اسفند و رسیدن به خط پایان…
سلام بر شوق کودکانه نوشیدن یک فنجان چای بدون دغدغه آخرین روزهای سال…
سلام بر لانه های زیر برف مانده زمستان در انتظار بازگشت چلچله ها..
دوست من!
اسفند از راه رسیده؛ دوندگی را رها کن و به مرور روزهای رفته ات بنشین،
با دلی آرام بنشین جلوی پنجره اتاقت و به درختان بی برگ نگاه کن.
به شاخه هایی که دیروز هر چه داشتند بر زمین ریخت و عریان با زمستان هم آغوش شدند و امروز همین شاخه های بی بر، چنان عاشقانه بهار را به آغوش می کشند که جوانه های عشق از وجودشان سر می زند.
تو نیز شانس دوباره ای به خودت بده، خستگی های روزانه ات را کنار بگذار، آرام نفس بکش و از خدا بخواه ارمغان روزهای گذشته ات، لحظاتی از جنس آرامش باشد.
جامه کهنه را از تن درآور و به خودت فرصتی دوباره به ملاقات نرگس نگاه یار بده.
قاب خاطره هایت را از گرد و غبار روزهای رفته بزدا و از خدا بخواه؛
آن که می توانست دستی از مهر بر شانه های کودکی گریان بکشد ولی دریغ نمود تو نباشی.
آن که می توانست لبی را بخنداند ولی با کلامی تلخ غباری از اندوه بر دلی نشاند تو نباشی.
از خدا بخواه؛
در روزهایی که پیش رو داری، به واسطه نگاه مهربانت، دروازه شادی به روی آنهایی که غم بر وجودشان سایه افکنده است، گشوده شود تا در تقویم دلت به یادگار بماند.
از خدا بخواه؛
در بدرود خاموش این چند برگ باقی مانده، با قلم سبز شکوفه های بهاری، آغازی زیبا در دفتر زندگی من، تو و دیگری به تصویر بکشد.
عزیز دل!
برخیز و آرامشی ناب برای خودت، برای من و برای دیگری بخواه.
برخیز و دلی شاد برای خودت، برای من و برای دیگری بخواه.
بگذار این حس شیرین دلت را به آسمان ها پرواز دهد.
برخیز…
مجله اینترنتی تحلیلک
خیلی عالی بود
ممنون از همراهی شما