سه شخصیت ممتاز مولوی از نگاه جلال الدین همایی
در این مطلب نگاهی به کتاب مولوی نامه (مولوی چه می گوید) نوشته جلال الدین همایی می اندازیم و بخشی از آن را می خوانیم.
کتاب مولوی نامه
مولوی نامه یا مولوی چه می گوید یکی از بهترین و جامع ترین کتاب ها درباره مولانا است که توسط شادروان استاد جلال الدین همایی به نگارش درآمده است. این کتاب دو جلدی به زندگینامه، افکار، عقاید، شیوه سلوک مولانا و… می پردازد.
سه شخصیت ممتاز مولوی
مراحل سیر و سلوک علمی و عرفانی
مولوی سه شخصیت ممتاز بود. مقصودم سه شخصیت طولی است نه عرضی. یعنی سه مرحله بزرگ علمی و عرفانی را که خود او از آنها به خامی و پختگی و سوختگی عبارت کرده است طی کرد تا به آخرین مدارج ممکن کمال بشری که مرتبه اولیاء خاص خدا است واصل گردید.
هرچند این ابیات را شاید بسیار شنیده و خوانده باشید اما باز تکرار می کنم زیرا که:
بر ملولان این مکرر کردن است
نزد من عمر مکرر بردن است
شمع از برق مکرر بر شود
خاک از تاب مکرر زر شود
مولوی در خصوص تبدل احوال و نشو و ارتقاء که بعضی آن را تناسخ تکوینی و تناسخ ملکی گفتهاند میگوید:
از جمادی مردم و نامی شدم
وز نما مردم بحیوان بر زدم
مردم از حیوانی و آدم شدم
پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم
حمله دیگر بمیرم از بشر
تا برآرم از ملایک بال و پر
وز ملک هم بایدم جستن ز جو
کل شیء هالک الا وجهه
بار دیگر از ملک قربان(پران) شوم
آنچه اندر وهم ناید آن شوم
پس عدم گردم عدم چون ارغنون
گویدم کانا الیه راجعون
مولوی به آخرین درجه این مقام که آن را در اصطلاح عرفا مقام فناء فی الله و بقاء بالله می گویند و در آیه شریفه انالله و اناالیه راجعون بدان اشاره شده است، رسیده بود.
بیشتر بخوانید:
مولانا و شمس تبریزی: احتیاج و اشتیاق
مجله اینترنتی تحلیلک