معرفی کتاب «سیزده»
درباره نویسنده
علی میرصادقی، کارآفرینی ایرانی است که خارجیها هم کتابهایش را میخوانند. او یکی از فعالترین اعضای انجمن مشاوره جهان (sec) در سال ۲۰۱۴ انتخاب شد. کتاب نقطه، سر خط… وی مقام دوم کتاب جهانی در حوزه نوجوانان و جوانان در سال ۲۰۱۳ را کسب کرد.
درباره کتاب
کتاب سیزده یک داستان نیست، علی میرصادقی در این کتاب انگیزشی به شما در جهت رسیدن به اهدافتان کمک میکند.
این کتاب یک مورد فوق العاده برای مطالعه است، سیزده لبریز از فلسفه و حکمت است و در هنگام مطالعه آن اصلاً خسته نمی شوید.
سیزده داستانی نوشته سیدعلی میرصادقی (۱۳۶۰) است. این داستان سفری است که هر کس میتواند به شیوهی خودش، آن را به پایان برساند. میرصادقی از ۱۸ سالگی در زمینه مشاوره تحصیلی و روان شناسی موفقیت نوجوانان فعالیت دارد و تا کنون تألیفاتی نیز در این زمینه داشته است
پیام های کتاب سیزده در قالب یک داستان خالقانه و دلچسب ابراز میشود. در واقع این کتاب بسیار ملایم و براساس فلسفه انسانیت است.
میرصادقی درباره کتابش می نویسد: وقتی از من خواستند که خلاصهای راجع به داستان «سیزده» برای پشت جلد بنویسم، ساعتها فکر کردم؛ اما نشد. چون اصلا سیزده یک کتاب نیست. یک داستان نیست. یک سفر است که هرکس میتواند به شیوه خودش آن را به پایان برساند.
من در این کتاب کنار شما هستم، شما را جذب آن میکنم اما وقتی به خودتان میآیید، میبینید که دیگر کنارتان نیستم و آنگاه شما وارد زندگی جدیدتان میشوید.
برش هایی از کتاب «سیزده»
یکی از بدترین حالت های بیدار شدن آدم اینجوری است که وقتی شدت نور آفتاب را ببینی با یک حساب سرانگشتی بفهمی آنقدر دیر شده که کسی دیگر تلاش نمی کند بیدارت کند. برعکس دیروز از روی همان تختم، چشمانم را باز می کنم تا آماده شوم، به هنگام دیدن مادرم، سرم را به نشانه پشیمانی به زیر بیندازم.
در تمام این لحظات پراسترس، یادم نمیرود که به جیب شلوار مدرسه هم دست بزنم تا از حضور گوشی ام – آرامشدهنده دلها – مطمئن شوم. میدانم معمولاً این موقع صبح، مادرم کجا مینشیند. روی صندلی آشپزخانه کنار کابینتها، یواشکی به آنجا نگاه می کنم خدا رو شکر نیست و من می توانم تا لحظاتی که در توالت هستم، دعوا شدنم را به درازا بکشانم.
پاورچین پاورچین به توالت می روم و یواش در را از تو قفل میکنم. من در این لحظات همچون دزدی روی پنجه پایم راه می روم، شما هم همینطور؟! ترجیح میدهم با دست خیس، ساعت را از روی موبایل چک نکنم اما میتوانم حدس بزنم که لااقل زنگ اول مدرسه رفته است، چی داشتیم؟ یادم نمیآید. وقت پنهان شدن دیگر تمام است حتماً خواهر و پدرم رفته اند و خدا به خیر بگذارند مادرم را. به اتاق تلویزیون میروم اما آنجا هم نیست…
امیدواریم از خواندن اثر علی میرصادقی لذت ببرید و برای خواندن معرفی کتاب های دیگر به بخش معرفی کتاب مراجعه کنید.
مجله اینترنتی تحلیلک