شعر ما همه هیوا مسیح (محمد قاسم زاده)
شعر ما همه هیوا مسیح
هیوا مسیح (محمد قاسم زاده) متولد ۱۳۴۴ زاده خراسان شمالی شاعر، نویسنده و پژوهشگر ادبی، از چهرههای برجستهی ادبی و سراینده شعر سپید است.
علاوه بر عرصه شعر در زمینههای روزنامهنگاری، نقد سینما، عکاسی، تئاتر، مجسمهسازی و نقاشی نیز فعالیت دارد. او با انتشار کتاب «من از دنیای بی کودک میترسم» شیوه ادبی جدیدی را که آمیزهای از شعر و نثر ادبی بود معرفی کرد.
شعر ما همه هیوا مسیح (محمد قاسم زاده)
یکی از زیباترین شعرهای هیوا مسیح شعر “ما همه” را با هم می خوانیم:
ما همه از یک قبیله بی چتریم
فقط لهجه هایمان، ما را به غربت جاده ها برده است
تو را صدا می زنم که نمی دانم
مرا صدا می زنم که کجایم
ای ساده روسری که در ایستگاه و پچ پچه ها
ای ساده چتر رها که در بغض ها و چشم ها
تو هر شب از روزهای سکوت
رو به دیوار به خوابی می روی
تو هر شب از نوارهای خالی که گوش می دهی
باز می گردی
ما همه از یک آواز
کلمات را به دهان و کتابخانه آوردیم
شاید آوازهایمان، ما
را به غربت لهجه ها برده است
ای بغض پراکنده در غربت این همه گلوی تر
ای تو را که نمی دانم
ای مرا که کجایم
کسی باید از نوارهای خالی به دنیا بیاید
کسی باید امشب آواز بخواند
کسی باید امشب
با غربت جاده ها و لهجه ها
به قبیله بی چتر برگردد
ما همه از
یک گلوی پر از ترانه رها شده ایم
فقط سکوت هایمان، ما را به غربت چشم ها برده است
کسی باید امشب
نخستین ترانه را به یاد آورد
مجله اینترنتی تحلیلک
شعر هیوا مسیح را با اسم محمد قاسم زاده در دنیای سخن سال ۷۷همین امروز خواندم