سماجت در تعلیم اسم اعظم
دو جوان خدمت امام حسین سید الشهداء (علیه السلام) رسیدند و خیلی سماجت کردند که آقا حتما اسم اعظم را به ما تعلیم بدهید!
آقا فرمودند: اسم اعظم برای شما سخت است، مشکل است، تحمل ندارید، صبرتان طاق می شود.
هرچه آقا احتراز کردند نپذیرفتند تا به هر حال آقا چند جمله درباره ی اسم اعظم فرمودند که این دو جوان از سیمای کذایی با آن جوانی شان، درجا هر دو پیر شدند، مثل یک پیرمرد نود یا صد ساله، رنگ برگشته و وضع عوض شده که داشتند قالب تهی می کردند.
و آقا به ایشان فرمودند عرض کردم که شما نمی توانید طاقت بیاورید!
دوباره آقا دعایی فرمودند که آنها به جوانی شان برگردند تا دیگر جوانی نکنند و سماجت در ندانسته ها نداشته باشند تا کم کم پیر شوند و حقایق را دریابند.
خدا پیرت کند
و همین الفاظ آمده در بین ما که انشاءالله خدا پیرت کند، مردم خیال می کنند حتما باید سن، نود سال و صد سال بشود.
حال آنکه حرف پیری حرف سن نیست! باید در علم و دریافتن حقیقت و متن واقع، پیر شد.
شرح دروس معرفت نفس
استاد صمدی آملی حفظه الله
مجله اینترنتی تحلیلک