نه همین غمکده، ای مرغک تنها قفس است
گر تو آزاد نباشی همه دنیا قفس است
درباره فریدون مشیری
فریدون مشیری در سی ام شهریور ۱۳۰۵ در تهران به دنیا آمد.
مشیری سرودن شعر را از نوجوانی و تقریباً از پانزده سالگی شروع کرد و اولین مجموعه شعرش با نام تشنه توفان با مقدمه محمدحسین شهریار و علی دشتی به چاپ رسید.
او توجه خاصی به موسیقی ایرانی داشت و در پی همین دلبستگی در طی سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ عضویت شورای موسیقی و شعر رادیو را پذیرفت و در کنار بزرگانی چون هوشنگ ابتهاج، سیمین بهبهانی و عماد خراسانی سهم بسزایی در پیوند دادن شعر با موسیقی و غنی ساختن برنامه گل های تازه در رادیو ایران در آن سالها داشت.
از جمله دفترهای شعر مشیری می توان به تشنه توفان، گناه دریا، ابر و کوچه، مروارید مهر، سه دفتر، از دیار آشتی، از دریچه ماه و … اشاره کرد.
فریدون مشیری مجموعه اشعار خود را به صورت دکلمه نیز اجرا نمودهاست.
در ادامه شعری از فریدون مشیری را با هم می خوانیم که استاد محمدرضا شجریان نیز آن را به زیبایی اجرا کرده است.
مشت می کوبم بر در
پنجه میسایم بر پنجرهها
من دچار خفقانم، خفقان
من به تنگ آمدهام از همه چیز
بگذارید هواری بزنم
آی! با شما هستم
این درها را باز کنید
من به دنبال فضایی میگردم
لب بامی
سر کوهی
دل صحرایی
که در آنجا نفسی تازه کنم
می خواهم فریاد بلندی بکشم
که صدایم به شما هم برسد!
من هوارم را سر خواهم داد!
چاره درد مرا باید این داد کند
از شما خفتهی چند!
چه کسی میآید با من فریاد کند
از کتاب گزیده اشعار فریدون مشیری
مجله اینترنتی تحلیلک