قصه کودکانه باد و خورشید
یک روز باد و خورشید سر اینکه کدامشان قویتر است، با هم بحث می کردند. آخر سر تصمیم گرفتند با هم مسابقه بدهند تا ببینند که کدام قوی تر است.
مردی داشت از آنجا رد می شد، خورشید گفت: “بیا ببینیم کدام یک از ما می تواند کت این مرد را از تنش دربیاورد؟“
باد قبول کرد. اول قرار شد باد امتحان کند.
باد همه قدرتش را جمع کرد و وزید و وزید و وزید. اما مرد نه تنها کتش را درنیاورد، بلکه کتش را بیشتر به خودش پیچید.
بعد نوبت خورشید شد.
قدرتش را جمع کرد و شروع کردن به تابیدن.
خورشید آنقدر تابید و آفتاب را پهن کرد روی زمین، تا مرد گرمش شد و کتش را درآورد و خورشید در مسابقه برنده شد.
مجله اینترنتی تحلیلک
نویسنده ی داستان باد و خورشید کیست
سلام
روز شما به خیر
متاسفانه اطلاعی از نام نویسنده این داستان زیبا نداریم وگرنه حتما اسم صاحب اثر را در انتهای داستان ذکر می کردیم.
ایزوپ فابل داستاناش واقعا زیباست
ایزوپ فابل
سلام نتیجه داستان رو میشه بگید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام نتیجه داستان رو میشه بگید؟