شیوانا سکوت نشانه قدرت است
شیوانا باغ سیب بزرگی داشت که برای پرورش درختان آن بسیار تلاش می کرد و هر روز بعد از تمام شدن کلاس درس به طرف باغ می رفت و با کمک دوستانش به امور باغ رسیدگی می کرد. او بخشی از درآمد حاصل از باغ را صرف مخارج مدرسه و زندگی شاگردان می کرد و بخشی از آن را به مردم درمانده و تهیدست کمک می کرد.
به همت و تلاش شیوانا و دوستانش هر ساله درختان سیب از سال های قبل بارورتر می شدند و مشتریان بیشتری برای خرید به باغ می آمدند.
یک سال سیب های چیده شده به قدری زیادتر از سال های قبل بود که همه شاگردان نگران خراب شدن میوه ها شده بودند و تلاش می کردند که بتوانند به موقع میوه های باغ را بفروشند.
بعضی از اهالی دهکده به شیوانا بسیار حسادت می ورزیدند و یکی از آنها که نمی توانست محبوبیت استاد را تحمل کند و دائم پشت سر او بد می گفت. او کاهن معبدی بود که در دهکده ای دور زندگی می کرد. او سعی می کرد با بدگویی از شیوانا مانع خرید مردم از میوه های باغ شود.
شاگردان شیوانا که بسیار نگران این موضوع بودند بارها از استاد خواسته بودند که به کاهن معبد تذکر دهد اما شیوانا از آنها می خواست که صبور باشند و سعی کنند که با زیرکی از این دشمنی به نفع خود استفاده کنند.
شاگردان نگران خراب شدن میوه ها بودند و به دنبال راهکاری که بتوانند تمام میوه ها را بفروشند از این رو این مساله را با استاد مطرح کردند.
شیوانا به آنها گفت مقداری از سیب ها را به دهکده های دیگر برای فروش ببرند و به شاگردانش سفارش کرد که هر جا که رسیدند درس های رایگان شیوانا را برای مردم بازگوکنند و در مورد تفکر و نگرش شیوانا نیز صحبت کنند. شاگردان همگی دست به دست هم دادند و تمام حرف های شیوانا را با دقت برای مردم دهکده بازگو کردند.
یک هفته گذشت و شاگردان متعجب از آنچه که دیده بودند پیش شیوانا برگشتند و همه اتفاقات را دقیق برای او بازگو کردند.
یکی از شاگردان گفت: استاد! مردم دهکده نه تنها همه سیب هایی را که برده بودیم خریدند، بلکه سیب های اضافی را نیز سفارش دادند… ولی چرا؟ چرا مردم آن دهکده با وجود این که سالها از زبان امین معبدشان بدگویی شیوانا را شنیده بودند تا این حد به خرید سیب علاقه نشان دادند؟!
شیوانا گفت: جناب کاهن ناخواسته نام “شیوانا” را در ذهن مردم زنده نگه داشته و وقتی شما از درس های معرفت شیوانا سخن گفته اید، آنها خلاف آنچه را که شنیده بودند مشاهده کردند و ذهنیت مثبتی نسبت به حرف های شما پیدا کردند و وقتی کیفیت سیب ها را هم با چشم خودشان دیدند به نقطه تاییدی عاقلانه رسیدند.
در واقع بیشترین موفقیت فروش امسال باغ ما مدیون بدگویی های کاهن معبد است. مردم با چشم خودشان محصول با کیفیت را دیده و مستقیماً با گوش خود حرف های شما را نسبت به شیوانا شنیده اند و تمامی این ها را به هم ارتباط داده و در نهایت نتیجه ای عاقلانه و مدبرانه گرفته که این نتیجه از یک طرف موجب رونق اقتصادی ما و از طرف دیگر موجب اثبات شخصیت حقیقی شیوانا گردیده است.
بهترین عکس العمل ما نیز در مقابل حرف های بی اساس کاهن معبد “سکوت” بوده است، ما در مقابل دشمنی او موضع نگرفتیم و با قدرت سکوت به او اجازه دادیم که یکه تاز میدان دشمنی باشد. در واقع “سکوت” باعث محبوب شدن ما و “بدگویی” کاهن معبد موجب شکست او شد.
شاگردان که از استدلال زیبای شیوانا بسیار لذت برده بودند یکی یکی از استاد خداحافظی کردند و به سمت باغ رفتند تا بقیه سیب هایی را که به مردم دهکده سفارش داده بودند آماده کنند.
شیوانا هم بعد از تمام شدن کارهای نیمه تمامش در مدرسه به کمک شاگردانش به طرف باغ راه افتاد.
پایدار بمانید تا داستانی دیگر از شیوانا …
مجله اینترنتی تحلیلک