محرم در ادبیات فارسی / همراه با عطار نیشابوری
عطار نیشابوری یکی از شاعران بزرگ متصوفه و از مردان نام آور تاریخ ادبیات ایران است. سخن او ساده و گیراست. او برای بیان مقاصد عرفانی خود بهترین راه را که همان آوردن کلام ساده و بی پیرایه و خالی از هرگونه آرایش است انتخاب کرده است. همچنین کمک گرفتن او از تمثیلات و بیان داستان ها و حکایات مختلف، یکی دیگر از جاذبه های آثار او است. او سرمشق عرفای نامی بعد از خود همچون مولوی و جامی قرار گرفته و آن دو نیز به مدح و ثنای این مرشد بزرگ پرداخته اند.
عطار در مصیبت نامه خود می گوید:
کیست حق را و پیمبر را ولی
آن حسنسیرت، حسین بن علی
آفتابِ آسمانِ معرفت
آن محمّدصورت و حیدرصفت
نُه فلک را تا ابد، مخدوم بود
زانکه او سلطان ده معصوم بود
قُرّهالعینِ امامِ مجتبی
شاهد زهرا، شهید کربلا
تشنه او را دشنه آغشته به خون
نیمکشته گشته سرگشته به خون
آن چنان سر خود، که برد بیدریغ
کآفتاب از درد آن شد زیر میغ
گیسوی او تا به خون آلوده شد
خون گردون از شفق پالوده شد
کی کنند این کافران با این همه
کو محمد کو علی کو فاطمه؟
صد هزاران جان پاک انبیا
صفزده بینم به خاک کربلا
در تموز کربلا، تشنهجگر
سر بریدندش چه باشد زین بتر؟
با جگرگوشه پیمبر این کنند
وانگهی دعوی داد و دین کنند
کفرم آید هرکه این را دین شمرد
قطع باد از بُن زُفانی کین شمرد
هرکه در روی چنین آورد تیغ
لعنتم از حق بدو آید دریغ
کاشکی ای من سگ هندوی او
کمترین سگ بودمی در کوی او
یا درآن تشویر آبی گشتمی
در جگر او را شرابی گشتمی
مصیبتنامه، عطّار نیشابوری
مجله اینترنتی تحلیلک