مطرب بزن بر طبل عشق
منتظران بهار فصل شکفتن رسید
مژده به گل ها برید یار به گلشن رسید
“بیدل دهلوی”
مطرب بزن بر طبل عشق
و انتهای یک قصه سرد…
قصه کوچ ننه سرما
قصه آفتاب رنگ پریده روی بام
قصه افتادن برگ دیگری از درخت زندگی،
می شنوی؟
بهار پشت در است، چمدان به دست، در انتظار آغوش باز تو…
آرام با نسیم سخن می گوید و کبوتران مست که در خلوتی گرم آرمیده اند با نغمه شوق پرستوهای شاد، از آشیانه پرکشیده و رقص کنان در هوا می چرخند.
تو هم پنجره را باز کن.. چلچله ها را ببین، عطر بهار نارنج را نفس بکش.
بیشتر بخوانید: بدرود یادگار روزهای برفی
تا رسیدن سال نو، یک سلام خورشید باقی است. کنار سفره هفت سین بنشین، چشمانت را ببند و زیر لب بخواه؛ “تمنای استجابت دعای حول حالنا الی احسن الحال”
می دانم،
او از راز دل تو آگاه است… دستانت را رو به آسمان ببر و زمزمه کن:
حول حالنا الی احسن الحال
آخرین ثانیه ها با شتاب در حال گذر است..
به یاد عزیزان سفر کرده باش، مگذار رد پای فراموشی بر قاب عکس شان بنشیند.
صدای تیک تاک ساعت، مژده آغاز لبخند زمین است. عطر نرگس در فضا می پیچد و اینک می رسد بهار…
بهار غزلخوان
بهار شکوفه های گیلاس،
بهار لحظه های ناب نوشیدن چای بهار نارنج..
برای عیدی امسالت، یک سبد عشق چیده ام و تکه ای از قلبم را تقدیم وجودت می کنم.
دل به لبخند بهار بسپار و با عطر شکوفه های بهاری بیامیز و خودت را باور کن.
شاد باش و معجزه بهار را باور کن.
احسن الحال پیشکش تمام لحظه هایت..
مجله اینترنتی تحلیلک