«مردان مریخی زنان ونوسی» نوشته جان گری
درباره نویسنده
جان گری نویسندهی کتاب «مردان مریخی زنان ونوسی» یک کشیش بوده است.
او در دههی ۱۹۷۰، دستیار ماهاریشی یوگی، یکی از بنیانگذاران مدیتیشن سبک ترنسندنتال بوده است.
جان گری که یک کشیش مذهبی است، در خانوادهای مردانه با پنج برادر بزرگ شده است. او برادری با بیماری دوقطبی دارد که مدیتیشن او را درمان نمیکند.
جان گری برای کمک به برادرش تصمیم میگیرد شغلش را تغییر دهد و در دانشگاه رشتهی روانشناسی بخواند.
بزرگ شدن در خانوادهای با پنج برادر و بعد از آنهم کشیش بودن، باعث میشد جان هنگامی که اطراف زنان قرار میگیرد به شدت معذب شود و احساس کند که آنها از دو سیارهی جداگانه هستند.
این احساس غربت باعث شد جان گری نام کتابش را «مردان مریخی زنان ونوسی» بگذارد.
زمانی که جان گری به مشکل بیمارانش گوش میداد، فهمید که مشکل بیشتر آنها این است که همسرشان به حرفهای آنها گوش نمیکند، و این موضوع هر دو طرف را ناراحت میکند.
او تصمیم گرفت با استفاده از روانشناسی معکوس این درگیری را حل کند. جان گری سعی میکرد بیشتر از مراجعینش سوال بپرسد و به حرفهای آنان گوش کند.
درباره کتاب
کتاب «مردان مریخی زنان ونوسی» نوشتۀ جان گری، یکی از پرفروشترین کتب چند سال اخیر در زمینهی روابط زناشویی و شناخت جنس مخالف بوده که به ۵۰ زبان زنده دنیا ترجمه شده است.
این کتاب توضیح میدهد که زنان و مردان به رغم وجود تفاوتها میتوانند شیوههایی را بیاموزند تا به رابطهی عاشقانه و صمیمی دست یابند. به همین منظور دکتر جان گری، شیوهها و راهکارهای جدیدی را برای کم کردن تنشها در روابط زناشویی و به وجود آوردن عشق و علاقه در این کتاب بیان میکند.
«مردان مریخی زنان ونوسی» یکی از کاملترین کتابهای راهنمای روابط زناشویی و عاطفی بین زوجین در دنیاست.
برشی از کتاب «مردان مریخی زنان ونوسی»
مرد زمانی که قصد خریدن اتومبیل و یا برنامهریزی و تحقق مسافرتی هیجانانگیز را انجام میدهد که بسیار مهم هستند، انتظار دارد که در نگاه زنش امتیاز و شرایطی داشته باشد.
او به کارهایی شبیه به باز کردن درب اتومبیل، خرید یک دسته گل و یا رفتار محبتآمیز چندان اهمیت و ارزشی قایل نیست.
مرد باور دارد که با به کارگیری درست از زمان، انرژی و توجه خود، میتواند کارهای بزرگی را انجام دهد، این فرمول چندان کارساز نیست، زیرا دیدگاههای زنان در نگاه مردان متفاوت از محاسبات مردان است.
زن زمانی که امتیازبندی لازم را میکند، برای هر نوع عشقی در قالب هدایای بزرگ و کوچک امتیاز مساوی میدهد و آن را ارج مینهد. حال آن که مرد برای هر کدام از هدایای زندگی خود امتیازات متفاوتی قایل است. برای هدیه کوچک یک میدهد و برای هدایای بزرگ امتیازات زیادی تا شماره ۳۰ را قایل میشود.
مرد به دلیل عدم آگاهی به این که زنان امتیازبندی خاصی دارند و به هر چیز امتیاز یکسانی میدهند، از این رو تمام انرژی خودش را برای کسب امتیازات بیشتر صرف مینماید و یک یا دو هدیه بزرگ میخرد.
زن وقتی امتیازبندی مینماید، ارمغان محبت و عشق او هر اندازه کوچک هم بوده باشد، یک امتیاز برای آن قایل میشود. در نگاه زن هر نوع هدیهای دارای امتیاز یکسانی است.
مرد به خاطر این که واقف به نحوه امتیازبندی زن نیست، چیزهای بزرگ را به تصور خود شایسته امتیاز بزرگ دانسته و برای چیزهای کوچکتر امتیاز پایینتری در نظر میگیرد.
به طوری که نمیداند امتیاز خریدن یک دسته گل با امتیاز پرداخت کرایه خانه در نگاه زن یکسان است.
مجله اینترنتی تحلیلک