همراهان همیشگی مجله اینترنتی تحلیلک بعد از سلسله مطالب گلستان سعدی، قابوسنامه قابوس بن وشمگیر و رساله عشق ابن سینا، در این مقال به «چهارمقاله» نوشته نظامی عروضی می پردازیم.
مقالت اول
در ماهیت (۱) دبیری و کیفیت (۲) دبیر کامل و آنچه تعلق بدین دارد
دبیری صناعتی (۳) است مشتمل (۴) بر قیاسات (۵) خطابی (۶) و بلاغی (۷)، منتفع (۸) در مخاطباتی (۹) که در میان مردم است بر سبیل محاورت و مشاورت و مخاصمت، در مدح و ذمّ و حیلت و استعطاف (۱۰) و اغراء (۱۱) و بزرگ گردانیدن اعمال و خُرد گردانیدن اشغال و ساختن وجوه عذر و عتاب (۱۲) و اِحکام (۱۳) و ثائق (۱۴) و اذکار (۱۵) سوابق (۱۶)، و ظاهر گردانیدن ترتیب و نظام سخن در هر واقعه تا بر وجه اولی (۱۷) و احری (۱۸) ادا کرده آید.
پس دبیر باید که کریم الاصل (۱۹) شریف العِرض (۲۰) دقیق النظر (۲۱) عمیق الفکر ثاقب الرأی (۲۲) باشد و از ادب و ثمرات آن قسم اکبر و حظّ اوفر (۲۳) نصیب او رسیده باشد و از قیاسات (۲۴) منطقی بعید و بیگانه نباشد و مراتب ابناءِ (۲۵) زمانه شناسد و مقادیر (۲۶) اهل روزگار داند و بحطام (۲۷) دنیاوی و مزخرفات (۲۸) آن مشغول نباشد و بتحسین و تقبیح (۲۹) اصحاب اغراض (۳۰) و ارباب اغماض التفات نکند و غرّه نشود و عِرض مخدوم را در مقامات ترسّل (۳۱) از مواضع نازل و مراسم خامل (۳۲) محفوظ دارد و در اثناء کتابت و مساق ترسّل (۳۳) بر ارباب حرمت و اصحاب حشمت نستیزد و اگر چه میان مخدوم و مخاطب او مخاصمت باشد، او قلم نگاه دارد و در عِرض او وقیعت (۳۴) نکند الّا بدان کس که تجاوز حد کرده باشد و قدم حُرمت از دایره حشمت بیرون نهاده، که واحِدهٌ بِواحِدهِ وَالبادِیٌ اَظلَم (۳۵) و در عنوانات طریق اوسط نگاه دارد و بهر کس آن نویسد که اصل و نسب و ملک و ولایت و لشکر و خزینه او برآن دلیل باشد، الّا بکسی که در این باره مضایقتی نموده باشد و تکبّری کرده و خرده ای فرو گذاشته و انبساطی فزوده که خرد آن را موافق مکاتبت نشمرد و ملائم مراسلت (۳۶) نداند.
در این موضع دبیر را دستوری (۳۷) است و اجازت که قلم بردارد و قدم در گذارد و در این ممرّ (۳۸) باقصای غایت و منتهای نهایت برسد، که اکمل انسان و افضل ایشان _ صلوات الله و سلامه علیه _ می فرماید که التَّکَبُّرُ مَعَ المُتَکَبِرِ صَدَقَهُ (۳۹)، و البته نگذارد که هیچ غباری در فضاء مکاتبت از هواء مراسلت بر دامن حُرمت مخدوم او نشیند. و در سیاقت سخن آن طریق گیرد که الفاظ متابع معانی آید، و سخن کوتاه گردد، که فصحاء عرب گفته اند: خَیرُالکلامِ ما قَلَّ وَدَلَّ (۴۰) زیرا که هر گاه که معانی متابع الفاظ افتد سخن دراز شود و کاتب را مکثار خوانند، وَالمِکثارُ مهذارُ(۴۱)
اما سخن دبیر بدین درجه نرسد تا از علم بهره ای ندارد و از هر استاد نکته ای یاد نگیرد و از هر حکیم لطیفه ای نشنود و از هر ادیب طرفه ای اقتباس نکند. پس عادت باید کرد بخواندن کلام ربّ العزّه و اخبار مصطفی و آثار صحابه و امثال عرب و کلمات عجم و مطالعه کتب سلف و مناظره صحف (۴۲) خلف چون: ترسّل صاحب وصابی و قابوس و الفاظ حمادی و امامی و قدامه بن جعفر و مقامات بدیع و حریری و حمید و توقیعات (۴۳) بلعمی و احمد حسن و ابونصر کندری و نامه های محمد عبده و عبدالحمید و سید الروساء و مجالس محمد منصور و ابن عبادی و ابن النّسّابه العلوی؛ و از دواوین عرب دیوان متنبی و ابیوردی و غزّی و از شعر عجم اشعار رودکی و مثنوی فردوسی و مدایح عنصری. هر یکی از اینها که بر شمردم در صناعت خویش نسیج وحده (۴۴) بودند و وحید وقت (۴۵)، و هر کاتب که این کتب دارد و مطالعه آن فرو نگذارد خاطر را تشحیذ (۴۶) کند و دماغ (۴۷) را صقال (۴۸) دهد و طبع را بر افروزد و سخن را ببالا کشد و دبیر بدو معروف شود، اما چون قرآن داند بیک آیتی از عهده ولایتی بیرون آید، چنانکه اسکافی.
- چیستی
- چگونگی
- صنعتی
- شامل
- از کلی به جزئی پی بردن
- منسوب به خطابه
- بلاغت کلام
- بسیار مفید
- گفتگو کردن
- دل به دست آوردن، مهربانی
- برانگیختن
- ملامت، درشتی
- استوار
- محکم، پیمان استوار
- به یاد آوردن
- پیشینیان
- سزاوارتر
- سزاوارتر
- بزرگ زاده
- با آبرو
- نکته بین
- دارای اندیشه نافذ
- بهره بیشتر
- استدلالات
- جایگاه مردم
- ارزش های
- کاه ریز، کنایه از مال اندک دنیا
- زراندوده، دروغی که به لباس راست درآید
- بدگویی
- بدبینان
- نامه نگاری
- گمنام، فرومایه
- نامه نوشتن
- صدمه، غیبت مردم
- مردم را به همان کار بدی که انجام داده پاداش دهند و کسی که ستم آغازیده، ستمکارتر بشمار آید
- نامه نگاری
- اجازت
- جایگاه عبور
- بر تنی با آنکه بزرگ منشی نماید همچون خواسته ایست که در راه خدای به درویشان دهند
- بهترین سخن ها آن است که اندک و بر مقصود راهنما باشد
- پر گوی بیهوده گوی است
- جمع صحیفه، نامه و کتاب
- منشور، فرمان پادشاهی، نوشته ها
- مرد یگانه
- یگانه زمانه
- تیز کردن
- مغز
- زدودگی
بیشتر بخوانید
در مطلب بعد به ذکر حکایت اول از مقالت اول (در ماهیت دبیری و کیفیت دبیر کامل و آنچه بدین تعلق دارد) می پردازیم.
در این سلسله نوشته ها به چهارمقاله تصحیح محمد قزوینی و به اهتمام دکتر محمد معین توجه شده است.
مجله اینترنتی تحلیلک