مهربانی
محبت کردن به کسانی که نمی توانند محبت ما را جبران کنند و حتی شاید هرگز ما را نبینند و نشناسند تا کاری برایمان انجام دهند، سنتی است که سال هاست در همه جای دنیا رایج است. مهربانی های کوچک زندگی حرف جدیدی نیست.
زمانی خریدن یک یا چند تنور نان نانوایی سنت رایجی بود و مهم نبود که چه کسی نان را می خرد. ثروتمند است یا فقیر، من را می شناسد یا نه. این مهم بود، در لحظه ای که پول را از جیبش در می آورد تا قیمت نان را حساب کند می گفتند: امروز چوب خط نانوایی را یک نفر خریده است. ولی امروزه نمی توان انکار کرد که نسبت به هم کمی نامهربان شده ایم. خودمان را بیشتر از دیگران می بینیم.
فروشنده ای که امروز هنگام فروش کالا هیچ لبخندی نمی زند، دیروز وقتی شیرینی می خریده لبخند ندیده است، شاید شیرینی فروش هم ساعتی قبل از آن، هنگامی که از خیابان عبور می کرده است از سرعت زیاد ماشین وسط خیابان بر خود لرزیده باشد و هنوز در ذهنش آن صحنه مجسم باشد و شاید راننده آن ماشین ما بوده باشیم.
پس بیاییم باز به آن روزها برگردیم و مهربانی کوچک را در وجودمان بپرورانیم.
فهرست مهربانی های کوچک زندگی ما قطعاً نقطه پایانی ندارد. مانند کارهای کوچکی که انجام می دهیم و حس شیرین آن را به خوبی درک می کنیم. مثلا وقتی درصف فروشگاه ایستاده ایم و نفر بعد از ما یکی دو قلم کالا دارد به او اجازه می دهیم که قبل از ما حساب کند!
یا وقتی برای مردمان بی خانمان یک وعده غذا تهیه می کنیم، قطعاً یک احساس رضایت وصف نشدنی در اعماق وجودمان حس می کنیم و خیلی کارهای دیگر که ممکن است کوچک به نظر بیاید ولی دنیایی در درون خود دارد.
مهربانی های کوچک در بسیاری از فرهنگ ها با لبخند زدن و احوالپرسی از رهگذران غریبه آغاز می شود. پس فرصت این تجربه را به خود بدهیم، تا زمانی برسد که لبخند زدن به یک ناشناس، نامتعارف نبوده و مقدمه ای بر ایجاد فضای صمیمی برایمان باشد تا آرزوهای قلبی دیگران دغدغه ما باشد و این دغدغه شیرین، ما را به دنیایی متفاوت سوق دهد که رضایت و آرامش ثمره همین محبت های کوچک است.
مجله اینترنتی تحلیلک