لئو تولستوی فعال سیاسی – اجتماعی و نویسنده روسی بود. تولستوی از نویسندگان نامی تاریخ معاصر روسیه است و رمانهای «جنگ و صلح» و «آنا کارنینا» او از بهترینهای ادبیات داستانی جهان به شمار می رود. لئو تولستوی در روسیه هواداران بسیاری دارد و همچنین سکه طلای یادبودی برای بزرگداشت وی ضرب شده است.
«پدربزرگ پیر و نوه» نوشته لئو تولستوی
پدربزرگ خیلی پیر شده بود. پاهایش دیگر قدرت راه رفتن نداشت. چشم هایش جایی را نمی دید. گوش هایش نمی شنید. حتی دندانی هم برای غذا خوردن نداشت. پسر و عروسش تصمیم گرفتند دیگر او را سر میز غذا ننشانند، بلکه کنار بخاری به او غذا بدهند.
روزی آنها غذای پیرمرد را در فنجان ریختند و برایش بردند. پیرمرد فنجان را به طرف خودش کشید، اما از دستش افتاد و شکست. عروسش عصبانی شد و گفت از این به بعد غذای او را در تشت می ریزد و به او می دهد. پیرمرد آهی کشید اما چیزی نگفت.
یک روز زن و شوهر در خانه نشسته بودند که دیدند پسرشان روی زمین نشسته و کاری انجام می دهد. پدر پرسید: میشا تو داری چه کار می کنی؟
میشا گفت: من دارم تمرین می کنم. وقتی شما پیر بشوید می خواهم با این تشت به شما غذا بدهم.
بیشتر بخوانید
معرفی فیلم آنا کارنینا ( Anna Karenina )
مجله اینترنتی تحلیلک