مجله اینترنتی تحلیلک

پنجشنبه/ 6 اردیبهشت / 1403
Search
Close this search box.
شرح غزل 441 حافظ / چه بودی ار دل آن ماه مهربان بودی

شرح غزل ۴۴۱ حافظ / چه بودی ار دل آن ماه مهربان بودی

در این مطلب به غزل 441 حافظ با مطلع چه بودی ار دل آن ماه مهربان بودی پرداختیم و ضمن ارائه نسخه صحیح این شعر به شرح و تفسیر آن پرداخته ایم.

غزل ۴۴۱ حافظ (چه بودی ار دل آن ماه مهربان بودی) به همراه شرح

شرح غزل ۴۴۱ حافظ / چه بودی ار دل آن ماه مهربان بودی

چه بودی ار دل آن ماه مهربان بودی
که حال ما نه چنین بودی ار چنان بودی

بگفتمی که چه ارزد نسیم طره دوست
گرم به هر سر مویی هزار جان بودی

برات خوشدلی ما چه کم شدی یا رب
گرش نشان امان از بد زمان بودی

گرم زمانه سرافراز داشتی و عزیز
سریر عزتم آن خاک آستان بودی

ز پرده کاش برون آمدی چو قطره اشک
که بر دو دیده ما حکم او روان بودی

اگر نه دایره عشق راه بربستی
چو نقطه حافظ سرگشته در میان بودی

بیشتر بخوانید: زندگینامه حافظ شیرازی شاعر و حکیم قرن هشتم

شرح غزل 441 حافظ / چه بودی ار دل آن ماه مهربان بودی
شرح غزل ۴۴۱ حافظ / چه بودی ار دل آن ماه مهربان بودی

شرح غزل ۴۴۱ حافظ (شرح غزل چه بودی ار دل آن ماه مهربان بودی)

چه بودی ار دل آن ماه مهربان بودی
که حال ما نه چنین بودی ار چنان بودی

اگر دل آن یار چون ماه ما با مهربان و یک دل بود، چه می شد؟ که اگر او این گونه بود، حال و وضع ما این چنین نبود.

بگفتمی که چه ارزد نسیم طره دوست
گرم به هر سر مویی هزار جان بودی

اگر بر سر هر مویم هزار جان می داشتم، آنگاه می گفتم که بوی خوش زلف یار چقدر با ارزش است. یعنی بوی خوش زلف یار از هزار جان با ارزش تر است و باید همه آنها را فدای آن کرد.

طره: موی جلوی پیشانی

بیشتر بخوانید: حافظ شیرازی شاعری بی همتا

برات خوشدلی ما چه کم شدی یا رب
گرش نشان امان از بد زمان بودی

خدایا اگر برات بخت و سعادت ما مهر و نشان سلامت و بی گزندی از حوادث ناگوار روزگار را می خورد، چه چیزی از این عالم کم می شد؟

گرم زمانه سرافراز داشتی و عزیز
سریر عزتم آن خاک آستان بودی

اگر روزگار مرا سربلند و گرامی می داشت، تخت‌گاه عزت و بزرگی من خاک درگاه یار بود.

سریر: تخت و مسند

آستان: درگاه، پیشگاه

بیشتر بخوانید: حافظ انسان شناس بزرگ؛ نوشته ای از دکتر دینانی

ز پرده کاش برون آمدی چو قطره اشک
که بر دو دیده ما حکم او روان بودی

ای کاش آن یار عزیز مانند قطره اشک که از پرده چشم بیرون می آید، از پرده بیرون می آمد و آشکار می شد تا حکم و فرمان او را اجرا کنم و بر دیده قرار دهم.

اگر نه دایره عشق راه بربستی
چو نقطه حافظ سرگشته در میان بودی

اگر راه ورود به دایره عشق بسته نبود و دسترسی به آن آسان بود، حافظ بی قرار و شیدا مانند نقطه در مرکز دایره عشق قرار می گرفت.

بیشتر بخوانید: بررسی رزق و روزی در اشعار حافظ شیرازی

در این شرح غزل حافظ از کتاب های حافظ نامه و شاخ نبات حافظ نیز استفاده شده است.

حافظ نامه؛ که به مفاهیم کلیدی ابیات دشوار حافظ توسط بهاء الدین خرمشاهی پرداخته شده است.

شاخ نبات حافظ؛ شرح غزل حافظ است که توسط دکتر محمدرضا برزگر خالقی نوشته شده است.

 

مجله اینترنتی تحلیلک

تعبیر فال شرح غزل ۴۴۱ حافظ / چه بودی ار دل آن ماه مهربان بودی

مدتی است که در انتظار رسیدن به یار و هدف خود به سر می‌بری و احساس سرگردانی داری. نگران و ناامید مباش. در سایه سعی و تلاش، به نتیجه دلخواه می‌رسی. صبر داشته باش و به خدا توکل کن که خداوند با عاشقان و صابران است.

2 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

شعر اتفاقی شما

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x