معرفی کتاب آن شرلی در گرین گیبلز
درباره نویسنده کتاب آن شرلی در گرین گیبلز
لوسی مود مونتگُمری (به انگلیسی: Lucy Maud Montgomery) (۳۰ نوامبر ۱۸۷۴–۲۴ آوریل ۱۹۴۲) که عموماً با نام ال. ام. مونتگمری (L.M. Montgomery) شناخته میشود، نویسنده معروف و خیال پرداز کانادایی بود که معمولاً برای نوجوانان شعر و داستان کوتاه مینوشت.
مونتگمری بیشتر به خاطر مجموعه رمانهایی شناخته میشود که با انتشار «آن شرلی در گرین گیبلز» آغاز شد.
درباره کتاب
آن شرلی دخترکی ککمکی است که موهای سرخی دارد و در یتیم خانه بزرگ شده است. او باهوش است، قوهی تخیل بی حد و مرزی دارد و با امید و پشتکار و مهربانیهای سادهاش، سعی میکند زندگی جدیدی را آغاز کند. هر چند برای ورود به این دنیای تازه باید سختیهای بسیاری را پشت سر بگذارد، ولی آینده در نظرش آنقدر زیبا و امید بخش است که برای رسیدن به آن، با هر مشکلی کنار میآید و با هر شرایطی سازگار میشود.
مجموعهی آن شرلی شامل ۸کتاب با نامهای آن شرلی در گرین گیبلز، آن شرلی در اونلی، آن شرلی در جزیره، آن شرلی در ویندی پاپلرز، آن شرلی در خانهی رویاها، آن شرلی در اینگل ساید، درهی رنگین کمان و ریلا در اینگل ساید است.
برشی از کتاب آن شرلی در گرین گیبلز
خانم راشل لیند فضول شهر بود. او با شوهر آرام و مهربانش در کنار جادهی اصلی آونلی زندگی میکردند. آونلی شهری در جزیرهی پرنس ادوارد در کانادا است.
خانم راشل که با این نام شناخته میشد، ساعتها در ایوان خانهاش مینشست و به تمام اتفاقات توجه میکرد. هیچچیزی از چشمهای خانم راشل دور نمیماند. اگر اتفاق جالبی را میدید، تا کل ماجرا را کشف نمیکرد، از پا نمینشست. این دقیقاً همان چیزی بود که در یک روز گرم خرداد اتفاق افتاد.
او مشغول بافتن بود که همسایهاش، متیو کاتبرت، را در حال خارج شدن از خانه دید. از آنجایی که متیو مردی خجالتی بود که هرگز خانهاش را ترک نمیکرد، تعجب خانم راشل برانگیخته شد. اینکه متیو بهترین کت و شلوارش را پوشیده بود، قضیه را جذابتر میکرد. خانم راشل مصمم بود تا سر دربیاورد که متیو کجا میرود.
خانم راشل با خودش تصمیم گرفت: «بعد از چای یه سر به گرین گیبلز میزنم و تهتوی ماجرا رو از ماریلا درمیارم که متیو کجا رفت و چرا؟» ماریلا خواهر متیو بود. هر دو تمام عمر در آونلی زندگی کرده بودند و هرگز ازدواج نکردند.
«متیو معمولاً این وقت از سال به شهر و به دیدن کسی نمیرفت…» خانم راشل با خودش زمزمه کرد: «من یه لحظه هم آرامش ندارم تا بفهمم چی باعث شد که متیو امروز از شهر بیرون بره.»
امیدواریم از معرفی کتاب آن شرلی در گرین گیبلز لذت برده باشید و این کتاب جذاب را مطالعه کنید و برای دیدن سایر معرفی کتاب ها به بخش معرفی کتاب مراجعه کنید.
مجله اینترنتی تحلیلک