شنبه/ 3 آذر / 1403
Search
Close this search box.
باب پنجم گلستان

حکایت کسی با ماه رویی در خلوت نشسته و درها بسته

در این مطلب به حکایت کسی با ماه رویی در خلوت نشسته و درها بسته را با معنی کامل برای شما آورده ایم. امیدواریم از مطالعه این مطلب لذت ببرید...

حکایت کسی با ماه رویی در خلوت نشسته و درها بسته

یکی را از علما پرسیدند که کسی با ماه رویی در خلوت نشسته و درها بسته و رفیقان خفته و نفس طالب و شهوت غالب، چنان که عرب گوید: التّمرُ یانعٌ وَ الناطورُ غیرُ مانع.(۱خرما رسیده است و باغبان مانع نیست) هیچ باشدآیا امکان دارد؟(۲) که به قوّت پرهیزگاری از وی بسلامت بماند؟ گفت: اگر از مه رویان بسلامت ماند از بدگویان نماند.

حکایت کسی با ماه رویی در خلوت نشسته و درها بسته
حکایت کسی با ماه رویی در خلوت نشسته و درها بسته

وَ اِن سَلِمَ الاِنسانُ مِن سوُءِ نَفسِهِ
فَمِن سُوءِ ظَنِّ المُدَّعی لیسَ یَسلَمُ (۳اگر آدمی از بدی نفس خویش بسلامت ماند از بدگمانی مدعی ایمن نمی ماند)

شاید پس کار خویشتن بنشستن
لیکن نتوان زبان مردم بستن

 

لغات و عبارت های دشوار

۱. خرما رسیده است و باغبان مانع نیست

۲. آیا امکان دارد؟

۳. اگر آدمی از بدی نفس خویش بسلامت ماند از بدگمانی مدعی ایمن نمی ماند

 

بیشتر بخوانید:

 

مجله اینترنتی تحلیلک

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x