گوستاو کوربه (Gustave Courbet)
گوستاو کوربه هنرمندی از چهره های اصلی جنبش رئالیست بود و خود را به عنوان یکی از برجسته ترین هنرمندان در زمان خود ثابت کرده است.
ژان دزیره گوستاو کوربه (Gustave Courbet) یک هنرمند مشهور فرانسوی در جریان جنبش رئالیسم قرن نوزدهم بود. او به دلیل ارایه روش های هنری سنتی در زمان خود، به ارایه سبک مستقل خود در هنر شهرت داشت. در واقع، سبک های منحصر به فرد او منبع الهام در میان کوبیست ها و امپرسیونیست ها شد.
نقاشی های او در دهه ۱۸۴۰ بود که او را بسیار محبوب کرد. در این مدت شاهکارهای وی سعی در به چالش کشیدن کنوانسیون ها داشتند. همچنین در بیشتر نقاشی های وی موضوعات سیاسی کمتری از قبیل برهنه بودن، طبیعت بی جان، صحنه های شکار و مناظر دیده می شد.
اوایل زندگی
گوستاو کوربه در سال ۱۸۱۹ در اورنانز متولد شد. پدر و مادرش رجیس و سیلوی بودند و تجارت کشاورزی پر رونقی داشتند. پسر جوان به الهام از خواهرانش به نام های ژولیت، زلی و زو بسیار به هنر گرایش پیدا کرد.
در سال ۱۸۳۹، او تصمیم گرفت برای گذراندن دوره های آموزشی در استودیوی استوبن و هسه به پاریس نقل مکان کند. حتی وقتی در پاریس بود، اغلب به شهر خود برمی گشت تا الهام بیشتری از آثار هنری خود پیدا کند، چون بیشتر به دنبال تکمیل سبک فردی خود بود، استودیو را ترک کرد و شروع به تعقیب لوور کرد که از قهرمانان استاد قدیمی مانند تیتان، کاراواجیو و دیگو ولازکز کپی کند.
کارهای اولیه
یکی از اولین شاهکارهای کوربه یک اودالیسک بود که عمدتا از آثار یک للیا و ویکتور هوگو الهام گرفته شده بود. با این حال، او علاقه خود را به کارهای هنری با موضوعاتی که دارای تأثیرات ادبی بودند، از دست داد.
در عوض، او بیشتر الهام گرفت تا نقاشی هایی را بر اساس مضامین واقع گرایانه خلق کند. بنابراین، بیشتر کارهای هنری او در اوایل دهه ۱۸۴۰ هنگام اجرای نقش های مختلف خود را نشان می داد. او چندین تصویر پرتره از جمله مرد ناامید، مجسمه ساز، مرد زخمی، پرتره خودش با سگ سیاه، سل سلست و مرد با لوله را در میان چند تصویر دیگر خلق کرد.
در سال ۱۸۴۶، او تور بلژیک و هلند را آغاز کرد و ماجراهای او باعث شد که ارزش تصویرگری که روز به روز اتفاق می افتد را درک کند. او به طور خاص از آثار یوهانس ورمیر و رامبراند، از جمله چند هنرمند دیگر هلندی که تصاویر هنری خود را از فعالیت های زندگی روزمره ارایه می دادند، الهام گرفت. در قسمت آخر دهه ۱۸۴۰، او شروع به الهام بخشیدن به منتقدان و علاقه مندان به هنر جوان، به ویژه رئالیست ها و نئو رمانتیک ها کرد.
دستاوردهای اولیه
در سال ۱۸۴۹ بود که کوربه با شاهکار خود با عنوان “پس از شام در اورنس” موفقیت اولیه خود را در سالن به دست آورد. این نقاشی به او مدال طلا اعطا کرد، بدین معنی که وی تا سال ۱۸۵۷ از تصویب هیئت منصفه معاف شد.
یکی دیگر از نقاشی های بزرگ Courbet، سنگ شکن ها بود که در سال ۱۸۴۹ خلق کرد. منتقدان هنری این قطعه هنری خوب را الگوی زندگی دهقانی می دانستند. او صحنه ای را به تصویر کشید که این هنرمند را در یکی از سفرهای خود در کنار جاده مشاهده می کنیم. علاوه بر این، آثار او به طور خاص از مکاتب هنری نئوکلاسیک یا رمانتیک گرفته نشده است. او ادعا می کرد که سبک منحصر به فرد خود را دارد و این نقاشی ها از تجربیات شخصی او سرچشمه می گیرد.
سرانجام گوستاو کوربه شروع به معرفی مسایل و تصاویر اجتماعی در آثار هنری خود از جمله دهقانان و بورژوازی روستایی کرد. خیلی زود کارهای او به عنوان رئالیسم، همراه با مضامین آثار هنری سایر هنرمندان از جمله ژان فرانسوا میلت و هونور داومیر برچسب گذاری شد. از نظر Courbet، او معتقد بود که واقع گرایی بیشتر به کارگیری خشن رنگدانه ها متمرکز است و باید واقعیت و سختی موجود در موقعیت های روزمره را نشان دهد.
استودیوی هنرمند
یکی از پر شورترین کارهای کوربه استودیوی هنرمند بود و توسط چندین هنرمند از جمله بودلر و اوژن دلاکروا به عنوان یک شاهکار در نظر گرفته شد. به گفته این هنرمند، این شاهکار زندگی و دنیای اطراف خود را ارایه داده است. وی توضیح داد که عناصر مختلفی در جامعه زندگی می کنند از جمله ثروتمند، فقیر، بدبخت و رنج دیده. بنابراین، چندین شخصیت در نقاشی او از جمله یک حفار قبر، روسپی و کشیش در میان چندین شخص دیگر وجود داشت.
تبعید و زندگی بعدی
پس از گذراندن مجازات زندان در سال ۱۸۷۲، با وجود پایان یافتن ستون وندوم، Courbet مشکلات دیگری را تجربه کرد. یک سال پس از پایان دوره محکومیت وی، رئیس جمهور پاتریس مک ماهون تصمیم به بازسازی ستون گرفت و هزینه بازسازی توسط کوربه پرداخت می شد. متأسفانه، این هنرمند توانایی کافی برای پرداخت هزینه ها را نداشت که باعث شد او تصمیم بگیرد به یک تبعید خودخواسته برود.
وی در سوئیس اقامت گزید و در نمایشگاه های ملی و منطقه ای در این سرزمین خارجی فعالیت کرد. خیلی زود، او رئیس یک مدرسه رئالیست در سوئیس شد که الهام بخش تعدادی از هنرمندان از جمله فردیناند هودلر و آگوست بود-باوی بود.
وی در طول زندگی در غربت توانست آثار هنری فاخر مانند نقاشی های مختلف از یک قزل آلا را خلق کند که ادعا می کرد نماد زندگی خودش است. وی علاوه بر نقاشی شیفته مجسمهسازی شد. در حقیقت، یکی از بهترین مجسمه های وی ماهیگیر چاوچاها نام داشت که در دهه ۱۸۶۰ آن را به اتمام رساند. وی این مجسمه را به Ornans اهدا کرد، اما بعداً پس از دستگیری این هنرمند، آنرا از بین بردند.
در سال ۱۸۷۷، Courbet در حالی که در تبعید بود، در لا تور دو پیلز، سوئیس درگذشت. او از یک بیماری کبدی رنج می برد که ناشی از نوشیدن الکل زیاد بود.
میراث هنرمند در طول زندگی خود
Gustave Courbet بر تعدادی از هنرمندان نسل جوان تأثیر گذاشته است. در حقیقت، کلود مونه در نقاشی با عنوان ناهار روی چمن پرتره ای از این هنرمند به نمایش گذاشت. کوربه سبک مستقلی از رئالیسم را به کار گرفت که این سبک را از چندین هنرمند آلمانی الهام گرفت.
سبک منحصر به فرد وی در آثار هنرمندان دیگری مانند وینسنت ون گوگ، پل سزان، جیمز مک نیل ویستلر و هنری فانتین-لاتور نیز مشهود بود. در واقع Courbet با وجود آزمایش ها و چالش های شخصی خود در زمان خود، توانسته است به عنوان یک الهام برای بسیاری باقی بماند. نبوغ و مهارت او را به یکی از محترم ترین هنرمندان تاریخ تبدیل کرده و میراث وی سالها پس از مرگش به حیات خود ادامه می دهد.
از جملات مشهور کوربه:
من پنجاه سال عمر کردهام و در این پنجاه سال، من همواره در آزادی زیستهام. پس به من رخصت دهید که زندگیم را در آزادی به پایان برسانم؛ و بگذارید تا در هنگامی که من مُردهام، دربارهام اینگونه سخن گفته شود: «او به هیچ مدرسهای، به هیچ کلیسایی، به هیچ نهادی، به هیچ آکادمی، و به هیچ رژیمی تعلق نداشت به جز رژیم آزادی»
دیگر آثار برجسته و مهم گوستاو کوربه(Gustave Courbet)
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید و در مقاله های بعدی با هنرمندان معروف و مشهور دیگر در سبک های متفاوت و مختلف با شما همراه خواهیم بود.
مجله اینترنتی تحلیلکت