چهارشنبه/ 7 آذر / 1403
Search
Close this search box.
چوب به مرده زدن

1400

چوب به مرده زدن

چوب به مرده زدن

چوب به مرده زدن به معنی کار بیهوده کردن است. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.

چاقوی بی دسته ساختن

چاقوی بی دسته ساختن

چاقوی بی دسته ساختن یعنی وعده های پوچ دادن، امیدواری های بی پایه ایجاد کردن، وعده دادن و از عهده برنیامدن.

به چه کنم چه کنم افتاده

به چه کنم چه کنم افتاده

به چه کنم چه کنم افتاده یعنی سرگردان شدن و راه به جایی نبردن، مردد ماندن و از تصمیم گرفتن عاجز بودن.

جای سوزن انداختن نبود

جای سوزن انداختن نبود

جای سوزن انداختن نبود یعنی بسیار شلوغ بودن، انبوه شدن اشخاص یا اشیاء به حدی که دیگر کوچک ترین فاصله میان آنها نباشد.

جان دوباره پیدا کردن

جان دوباره پیدا کردن

جان دوباره پیدا کردن به معنی دوباره امیدوار شدن و نیروی تازه یافتن است. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.

جگر کسی خون شدن

جگر کسی خون شدن

جگر کسی خون شدن (جگرش خون شد) به معنی زجر کشیدن، به شدت رنج بردن است.

جلوتر از خود دویدن

جلوتر از خود دویدن

جلوتر از خود دویدن یعنی ادعا یا تظاهری بیشتر از لیاقت واقعی خود داشتن، خود را لایق تر از آنچه هست جلوه دادن.

جلوی توپچی ترقه در کردن

جلوی توپچی ترقه در کردن

جلوی توپچی ترقه در کردن یعنی خودنمایی بیجا کردن. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.