داستان کوتاه پریچهر (قسمت چهل و چهارم)
داستان کوتاه پریچهر (قسمت چهل و چهارم)… شازده عزیز بعد از دعوای مفصل دیروز با آقا بزرگ، به اتاق خودم رفتم. اما خوشحال بودم که حرف دلم را به او گفته ام.
داستان کوتاه پریچهر (قسمت چهل و چهارم)… شازده عزیز بعد از دعوای مفصل دیروز با آقا بزرگ، به اتاق خودم رفتم. اما خوشحال بودم که حرف دلم را به او گفته ام.