
زن حاجی خانه خودش اشکنه نمی توانست بپزد می رفت خانه همسایه به آش رشته پختن
زن حاجی خانه خودش اشکنه نمی توانست بپزد می رفت خانه همسایه به آش رشته پختن! یعنی از عهده امور پیش پا افتاده خود عاجز بودن و در مهمات دیگران اظهار وجود کردن.

زن حاجی خانه خودش اشکنه نمی توانست بپزد می رفت خانه همسایه به آش رشته پختن! یعنی از عهده امور پیش پا افتاده خود عاجز بودن و در مهمات دیگران اظهار وجود کردن.

اول آخور را ببند بعد گاو را بدزد یعنی قبل از اقدام به هر کاری باید به آماده کردن زمینه و فراهم آوردن اسباب آن پرداخت.

این حرف ها برای فاطی تنبان نمی شود یعنی از این سخنان نتیجه ای به درد بخور به دست نمی آید.

بر سر اولاد آدم هر چه آید بگذرد یعنی بر سختی ها باید صبر کرد. در مطالب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.

این جا پشه را تو هوا نعل می کنند یعنی چون کارت به این مقام افتاد حساب کار خود را داشته باش که اینجا کار سخت و راه دشوار است.

این حرف ها برای حسنک نان نمی شود یعنی از این سخنان نتیجه ای به درد بخور به دست نمی آید.

این در به این پاشنه نمی ماند (در همیشه بر یک پاشنه نمی چرخد) یعنی وضع همیشه بر این قرار نخواهد ماند.

اول می کشند بعد می شمارند ریشه و معنی بسیار زیبایی دارد که در این مطلب به بیان آن پرداخته ایم.

این رشته سر دراز دارد یعنی این ماجرا به این زودی ها پایان نخواهد پذیرفت. این امر به درازا خواهد کشید.

اگر قدش چهار انگشت بلندتر بود ادعای خدایی می کرد یعنی اگر ادعاهای بزرگ نمی کند به جهت فراهم نبودن علل و اسباب کار است نه به سبب بی ادعایی او