در روایت فرمودند: وقتی دیدیم حضرت آدم رو به دنیای آلوده کرد، برای تطهیر او در هنگام نماز دستور دادیم که صورت خود را بشوید. و از آنجا که با پا به طرف دنیا رفت به او امر کردیم که پایت را نیز باید بشویی. و در ادامه چون با دست از آن درخت کسب و کار، میوه و روزی زن و فرزند را کند و آن را بر سر گذارد و برای حوّایش آورد، به او دستور دادیم که دست و سر خویش را هم شستشو کن.
جناب عالی هم که به طرف کشاورزی و کارمندی و کسب و کارت میروی در حقیقت با صورت خود به طرف دنیا رو کرده ای. وقتی رو به طرف دنیا و شجره اش نمودی باید در هنگام نماز، صورت را بشویی. زیرا که صورت تو دنیایی را زیارت کرده است که همواره آلوده میباشد. وقتی به طرف دنیا روی آوری قطعاً با پا به طرف آن میروی، پس در هنگام وضو، پایت را نیز باید مسح کنی تا پاک شود.
در ادامه روایت فرموده است که: «و به دست از درخت گندم باز کرد» تو نیز هنگامی که به محل کارت رفتی، مطمئناً با دست کارهایت را انجام خواهی داد پس در وضو دستهایت را هم باید بشویی. «و بر سر نهاد و بر حوّا آورد» وقتی که رفتی و زحمت کشیدی و خون جگر خوردی و صبح تا به غروب کار کردی، مقداری را که حاصل کارت است به عنوان احترام و عرض ادب روی سرت میگذاری و تقدیم همسر و منزلت میکنی پس در هنگام وضو، سرت را هم باید مسح کنی.
حاصل کلام اینکه: دل به دنیا داده ای و رو به آن کرده ای، پا به سوی دنیا برده ای و دست و سرت را نیز به واسطه آن آلوده کرده ای بنابراین از پا تا به سر به دنیا آلوده ای. حال اگر میخواهی به نماز رو کنی باید وضو بگیری تا این وضو تو را تطهیر کند و بعد از آن در پیشگاه خداوند حاضر شوی و یکپارچه در طهارت باشی. حاصل آن که دنیا اشتغال است و نماز توحّد و توحّد با تعلّق سازگار نیست، پس از وحدت بسوی کثرت رجوع کن و از کثرت بسوی وحدت روی بنما تا از دنیا به نماز برسی که این عرضی بود مختصر از موقعیت و جایگاه وضو در نظام عالم.
منبع: کتاب شرح مراتب طهارت (جلد اول)/ استاد صمدی آملی