دکتر شفیعی کدکنی در ذیل مطلبی در کتاب تازیانه های سلوک درباره نیما یوشیج به این نکته مهم اشاره می کنند که امکان ظهور نیما درتاریخ کم است و می نویسند:
نیما توانست ساخت و صورت نو به شعر فارسی عرضه دارد. از آنجا که “ساخت” و “صورت” های شعری، در اساس و نه در حواشی، به ندرت امکان تحول می یابند، امکان ظهور «نیما» در تاریخ کمتر است تا ظهور «بهار».
با این همه، پیدایش یک حال و هوای نو و جایگزین شدن در یک ساختار آزموده و با سابقه، آن هم، توفیق بزرگی است که نصیب نوابغ فقط می تواند بشود.
یادآوری این نکته ضرور است که اکثر بزرگان، از قبیل فردوسی و خیام و سعدی و حافظ و مولوی، در موقعیت بهار قرار دارند و نه در شرایط نیما یوشیج.
در ادامه یکی از نامه های ” نیما یوشیج” به همسرش ” عالیه ” را باهم می خوانیم
شب ۱۱ اردیبهشت ۱۳۰۵
به عالیه عزیزم
محبتِ من تو را جذب می کند. یقین بدار تمام قلب ها مثل قلب شاعر آفریده نشده است. ضعف و شدت در تمام اشیاء مشاهده می شود. پس هیچکس مثل من، تو را دوست نخواهد داشت.
عالیه!
میل داری امتحان کن. تاریخ و آثار شعرای بزرگ را بخوان. مسلم خواهد شد که قلب مبدأ همه چیزها است و هیچکس مثل آن شعرا نتوانسته است حساسیت به خرج داده باشد. بعد از آن نظرت را رو به جمعیت پرتاب کن:
غالب اشخاص خوش لباس و خوش هیکل را خواهی دید که بد جنس، بی محبت و بی وفا هستند. پس به دستی دست بده که دستت را نگاه بدارد. بجایی پا بگذار که زیر پای تو نلغزد.
موج های دریا، که در وقت طلوع ماه و خورشید اینقدر قشنگ و برازنده است، کی توانسته است به آن اعتماد کند و روی آن بیفتد؟ ولی کوه محکم، اگرچه به ظاهر خشن است، تمام گل ها روی آن قرار گرفته اند.
-بیا! بیا! روی قلب من قرار بگیر!
نیما
مجله اینترنتی تحلیلک