تاملی بر آثار مسعود کیمیایی
فیلم سلطان (سلطان یا خلط رضا موتوری)
خلاصه فیلم
جیب بری به نام سلطان کیف مریم را که حاوی اسناد و مدارک مربوط به ۵۰۰ متر از یک باغ که به مریم تعلق دارد را در فرودگاه میدزدد. مریم سلطان را پیدا میکند و عشقی بین آنها به وجود میآید…
درباره فیلم
مسعود کیمیایی یک کارگردان فوق العاده است. هرچند که فیلمنامه ضعیف یا تکراری باشد ولی تمام مولفه های کارگردانی را در آثار کیمیایی می توان دید و لذت برد. مولفه هایی که مخصوص خود کیمیایی است و برای مخاطب تبدیل به یک حس لذت بخش شده است. کیمیایی در کارگردانی مخاطب را به وجد می آورد و او را به سمت کشف کردن سوق می دهد.
حرکت دوربین که به دور سلطان می چرخد آنقدر شگفت انگیز و به لحاظ قهرمان پروری آنقدر پر مغز است که برای تمام فیلم های امروز سرمشق است. نورپردازی و کنتراستی که در فیلم ایجاد کرده است مخاطب را برای شناختن شخصیت سلطان کمک می کند.
شخصیت تنها، قهرمان، رفیق، با غیرت و …
همه چیز خوب است جز فیلمنامه که چرا انقدر شبیه به رضا موتوری است؟ دقیقا همان ضعف ها به سراغ سلطان آمده است.
جدا از استحاله ضعیف شخصیت این بار شخصیت های ابتر و دم بریده ای که نمی توان اطلاعات زیادی از آنها به دست آورد در فیلم جولان می دهند.
شخصیت کَرَم که عمق رفاقتش با سلطان بسیار زیاد است هیچ گونه اطلاعاتی و هیچ پیشینه ای به مخاطب از این رفاقت داده نمی شود و این رفاقت را آبکی و ازآب درنیامده می کند.
کیمیایی با رویای رضا موتوری و بهروز وثوقی به سراغ سلطان و فریبرز عرب نیا می رود اما این کجا و آن کجا ؟!
رضا موتوری با تمام ضعف هایش در کنار سلطان بی عیب جلوه می کند.
نقطه قوت رضاموتوری زمانه کیمیایی بود که در همان دوران کاملا به روز بود و کیمیایی به حال و هوای زمان خودش اشراف داشت. اما حالا رضا موتوری تبدیل به سلطان شده و بیشتر و بیشتر غریبه است و به همان مقدار کیمیایی غریبه و جدامانده از زمانه خویش است.
فیلم حول محور مدرنیته می گردد. یک نقد اساسی به مدرنیته. اما این نقد اساسی فقط در چند دیالوگ نچسب خلاصه شده که ( آپارتمان شده شهر ). نقد اساسی به مدرنیته ابزاری بیش از دیالوگ لازم دارد.
تنها نقطه مثبت و حتی می شود گفت مهم ترین اتفاق در آثار کیمیایی پر رنگ شدن شخصیت زن در فیلمش است. شخصیت مریم در سلطان که برخلاف شخصیت زن در رضا موتوری محوریت پیدا کرده و رنگی تازه به کیمیایی و اثرش بخشیده است.
رابطه عاشقانه مانند رضا موتوری شل و وارفته نیست و مخاطب از خود نمی پرسد که این چه مدل عاشقانه ای است؟
محوری شدن مریم نشان از اتفاق تازه ای در فیلم های کیمیایی است که بعدها در سربازان جمعه و دیگر آثار کیمیایی می توان دید.
مجله اینترنتی تحلیلک