شنبه/ 3 آذر / 1403
Search
Close this search box.
جیمز کامرون

جیمز کامرون دانشمند سینما (قسمت دوم)

جیمز کامرون شهروند کانادا است اما به عنوان یک کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تهیه‌کننده، تدوینگر و مخترع سینمای هالیوود شناخته می‌شود.

جیمز کامرون دانشمند سینما

جیمز کامرون دانشمند سینما

جیمز کامرون شهروند کانادا است اما به عنوان یک کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تهیه‌کننده، تدوینگر و مخترع سینمای هالیوود شناخته می‌شود . او زاده‌ی ۱۶ آگوست ۱۹۵۴ و اصالتاً کانادایی است. او درباره‌ی والدینش می‌گوید:مادرم خانه‌دار و در عین حال هنرمند بود و پدرم مهندس برق. در واقع سهمی یکسان از فعالیت نیمکره‌های چپ و راست مغز به ارث برده‌ام. در ۱۷ سالگی او به همراه خانواده به ایالات متحده مهاجرت کرد. در سال ۱۹۷۳ در سن نوزده سالگی در رشته‌ی فیزیک در کالج فولرتون ثبت نام کرد اما تغییر رشته داد و به تحصیل در رشته زبان و ادبیات انگلیسی پرداخت که از ادامه‌ی تحصیل در آن رشته هم صرف نظر کرد و به طور کل ترک تحصیل کرد.

دانشمند سینما دست از مطالعه برنداشت و به مطالعه روش‌های تولید و ساخت جلوه‌های ویژه پرداخت و در دورانی که راننده کامیون بود، در هر فرصت فراغت، دست به قلم می‌شد و می‌نوشت. پس از چندی در استودیوی راجر کورمن Roger William Corman (کارگردان، تهیه‌کننده، فیلمنامه‌نویس و بازیگر آمریکایی که اشخاص سرشناسی از جمله مارتین اسکورسیزی و فرانسیس فورد کاپولا در استودیوی وی در برهه‌ای از زمان فعایت می‌کردند)  به عنوان طراح و سازنده‌ی مدل‌های مینیاتوری و همچنین ماکت‌ مشغول به کار شد.

او در سال ۱۹۷۷ فیلمنامه‌ای علمی تخیلی به نام Xenogenesis را نوشت و به کمک دو دوست دیگر خود آن را کارگردانی کرد. آن‌ها این کار را در ابتدایی‌ترین حالت ممکن و با دانش اندک خود به انجام رساندند. این فیلم درمورد یک زن و مرد است که در فضا به جستجویی محلی برای ادامه‌ی حیات هستند. این فیلم ابتدایی و تخیلی در اصل، ریشه‌های عمیق ذهن جیمز کامرون را نمایان می‌کنند. مفهومی مثل یافتن جایی برای زندگی یا راهکاری برای زندگی‌ِ بهتر، فضای بیکران و کهکشان‌ها و ستارگان، فرازمینی‌ها، ادوات جنگی و ربات‌ها، عشق و مفاهیمی دیگر که رد برخی یا تمام این مفاهیم را می‌توان در آثار جیمز‌ کامرون یافت.

او که دست از رانندگی کامیون کشیده بود، در طی سالیان به کتابخانه‌ می‌رفت و پایان نامه‌ی دانشجویان در خصوص جلوه‌های ویژه را مطالعه می‌کرد و یادداشت برمی‌داشت. همین امر باعث شد پس از چندی در سال ۱۹۸۰ در همان استودیو، مسئول جلوه‌های ویژه در فیلم Battle Beyond the Stars شد. در سال ۱۹۸۲ کامرون پس از فعالیت در چند فیلم با همین عنوان، با ترک کار کارگردان اول فیلم Piranha II: The Spawning، تهیه‌کننده‌ی فیلم اسونیتیس، کارگردانی فیلم را به او سپرد.

در جریان ساخت فیلم پیرانا، او کابوسی از یک ربات شکست‌ناپذیر دید که از آینده برای کشتن او آمده بود. همین کابوس، ایده‌ی فیلمنامه‌ی ترمیناتور شد. او فیلمنامه را نوشت و تصمیم گرفت آن را به شرط کارگردانی بفروشد. گیل ‌آن‌هارد Gale Anne Hurd همکار سابقش در استودیو راجر کورمن فیلمنامه‌ی او را به قیمت ۱ دلار خرید و در سال ۱۹۸۴ این فیلم در سینما‌ها به نمایش درآمد. این فیلم اکشن توانست نقش اثرگذاری بر سینمای اکشن و استفاده از جلوه‌های بصری کامپیوتری بگذارد.

جیمز کامرون دانشمند سینما

در سال ۱۹۸۵ جیمز کامرون پیشنهاد نوشتن فیلمنامه‌ای را با همکاری سیلوستر استالونه دریافت کرد. این فیلم Rambo: First Blood Part II به کارگردانی جورج کازماتوس George P. Cosmatos بود. با این فیلم، او کم‌کم به عنوان یک کارگردان و فیلمنامه‌نویس در جمع سینماگران هالیوود شناخته شد اما تا ساخت شاهکارهای خود فاصله داشت.

سال ۱۹۸۶ در ادامه فعالیت‌ها جیمز کامرون، اقدام به کارگردانی فیلم Aliens کرد که ادامه فیلم ردلی اسکات به نام Alien در سال ۱۹۷۹ بود. این فیلم برنده دو جایزه اسکار و هجده جایزه از جشنواره‌های بین‌المللی از جمله بفتا شد. اقبال عمومی از این فیلم، کامرون را به سمت و سوی ساخت فیلم‌هایی با کاراکترهای خارق‌العاده و فرازمینی واداشت. این رویکرد در بسیاری از فیلم‌های جیمز کامرون مشهود است.

فیلم ورطه The Abyss در سال ۱۹۸۹ فیلم دیگر جیمز کامرون بود. در این فیلم برای اولین بار در تاریخ سینما، شکل سه‌بعدی از مایع سیال (آب) با گرافیک کامپیوتری شبیه‌سازی شد. این فیلم هم برنده جایزه اسکار بهترین جلوه‌های ویژه شد و هشت جایزه از جشنواره‌های دیگر کسب کرد. اگرچه فیلمنامه‌های جیمز کامرون دارای ساختاری مطلوب و جالب توجه و همچنین کارگردانی قدرتمند با توجه‌ دقیق به جزئیات بود اما برگ برنده‌ی او درکنار این موارد جلوه‌های ویژه‌ی بصری بود. او تمام تلاش خود را به کار می‌گرفت تا صحنه‌هایی که تا آن زمان امکان ساخت آن‌ها وجود نداشت را با جلوه‌های ویژه بصری به تصویر بکشد و او یکی از کاربران حرفه‌ای CGI بود.

 

جیمز کامرون دانشمند سینما
جیمز کامرون دانشمند سینما

فیلم پیرانا، بیگانه‌ها و رمبو فیلم‌هایی بودند که جیمز کامرون قسمت دوم آن‌ها را ادامه داده بود. اما چرا کامرون ایده‌ی ناب خود یعنی ترمیناتور را ادامه ندهد؟ پس به فکر ساخت قسمت دوم این افتاد و در سال ۱۹۹۱ قسمت دوم ترمیناتور یعنی Terminator 2: Judgment Day را با همکاری ویلیام ویشر William Wisher بازیگر اولین فیلمش Xenogenesis نوشت و کارگردانی کرد. این فیلم ۴ جایزه اسکار و ۲ جایزه بفتا را دریافت کرد و در گیشه بسیار موفق بود. گفته می‌شود که جیمز کامرون برای نمایش حالت جیوه‌ای کاراکتر T-1000 در خلال فیلم که سه دقیقه طول می‌کشد، هشت ماه و پنج و نیم میلیون دلار هزینه صرف کرده است. در این فیلم برای اولین بار، یک کاراکتر کامپیوتری CGI، حرکات طبیعی بدن انسان را به نمایش می‌گذارد.

جیمز کامرون دانشمند سینما
جیمز کامرون دانشمند سینما

 

هنگام ساخت همین فیلم بود که جیمز کامرون کمپانی جلوه‌های ویژه‌ی خود به نام Digital Domain را با همکاری استن وینستون Stan Winston و اسکات راس Scott Ross تاسیس کرد. این کمپانی سابقه‌ی ساخت جلوه‌های ویژه فیلم‌های مشهور بسیاری را در کارنامه‌ی خود دارد. فیلم‌هایی مثل X-Men، دزدان دریایی کارائیب و نکته‌ی جالب توجه این است که این کمپانی، ساخت جلوه‌های ویژه‌ی فیلمی را برعهده داشته که رکورد فروش فیلم تایتانیک و آواتارِ جیمز کامرون را به چالش کشیده، یعنی  Avengers: Endgame.

او در سال ۱۹۹۴ فیلم دیگری به نام True Lies با بازی نقش اول مرد آرنولد شوآرتزنگر ساخت که نسخه آمریکایی جیمز باند بود و همانند ترمیناتور موفق نبود اما دیگر کامرون، کارگردان فیلم‌های سطح بالا شناخته می‌شد و  فیلم‌های ناموفق او هم فروش‌های چشمگیر داشتند.

جیمز کامرون دانشمند سینما

کارگردان دنیای فانتزی، اکشن و ربات‌های جنگجو با دنیای رئال و رومانتیسیزم شاید فاصله‌ی بسیاری داشت. هیچ کس تصور نمی‌کرد فیلم بعدی کارگردان دنیاهای خیالی، روایتی عاشقانه از کشتیِ تاریخی آر ام اس تایتانیک باشد. این فیلم، انقلابی در سینمای هالیوود به وجود آورد و گرایش به جلوه‌های ویژه‌ی بصری را دو چندان کرد. از طرفی این فیلم، تاثیر بسیاری در اذعان عمومی گذاشت تا حدی که در کشور خودمان ایران هم، آدامس تایتانیک و عطر تایتانیک هم طرفداران زیادی داشت.

آهنگ My Heart Will Go On به خوانندگی سلن دیون با موزیک ویدئویی شامل صحنه‌های این فیلم برنده جایزه Grammy بهترین موزیک سال شد و جوانان عاشق به یاد عشقشان تا سال‌ها این آهنگ را گوش می‌دادند. حتی مدل موی فرق وسط لئوناردو دی‌کاپریو بازیگر نقش مرد مُد شد و تایتانیک در خاطرات در قسمت فراموش ناشدنی آن حک شد. درمورد دو فیلم تایتانیک و آواتار در مقاله‌ای جداگانه مفصل بحث خواهیم کرد.

در مورد جیمز کامرون و آثارش باید سلسله مقالات بسیاری به رشته‌ی تحریر درآورد. او مرزهای سینما را به کمک دانش جابجا کرد و سینمای امروز بسیار مدیون رویکردهای او است. کارگردان دانشمند سینمای هالیوود که هیچ گاه تحصیلات آکادمیک در این زمینه نداشت تنها با عشق سرشار به سینما و پشتکار و سماجت توانست از پشت فرمان کامیون تا پشت قاب دوربین بنشیند و عصری جدید برای سینما رقم بزند.

 

 

مجله اینترنتی تحلیلک

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x