شنبه/ 3 آذر / 1403
Search
Close this search box.
گلستان - سعدی - باب هفتم

حکایت ندهد هوشمند روشن رای به فرومایه کارهای خطیر

در این مطلب حکایت ندهد هوشمند روشن رای به فرومایه کارهای خطیر را با معنی کامل برای شما آورده ایم. امیدواریم از مطالعه این مطلب لذت ببرید.

حکایت ندهد هوشمند روشن رای به فرومایه کارهای خطیر

مردکی را چشم درد خاستپدید آمدن(۱). پیش بیطاردامپزشک(۲) رفت تا دوا کند. بیطار از آنچه در چشم چهارپایان می کند در چشم وی کشیددر چشم آن مالید(۳) و کور شد. حکومت پیش داور بردندبرای داوری به نزد قاضی رفتند(۴)؛ گفت: بر او هیچ تاوان نیست، اگر این خر نبودی پیش بیطار نرفتی. مقصود از این سخن آن است تا بدانی که هر آن که ناآزموده را کار بزرگ فرماید، با آن که ندامت برد، به نزدیک خردمندان به خفت رأی منسوب گردد.

حکایت ندهد هوشمند روشن رای به فرومایه کارهای خطیر
حکایت ندهد هوشمند روشن رای به فرومایه کارهای خطیر

ندهد هوشمند روشن رای
به فرومایه کارهای خطیر

بوریاباف اگرچه بافنده ست
نبرندش به کارگاه حریر

 

معنی لغات و عبارت های دشوار

۱. پدید آمدن

۲. دامپزشک

۳. در چشم آن مالید

۴. برای داوری به نزد قاضی رفتند

 

بیشتر بخوانید:

 

مجله اینترنتی تحلیلک

3.5 2 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x