شنبه/ 3 آذر / 1403
Search
Close this search box.
سهراب کشی بهرام بیضایی

معرفی کتاب سهراب کشی بهرام بیضایی

کتاب «سهراب کشی» اثر استاد بهرام بیضایی است که در قالب نمایشنامه نوشته شده است. بیضایی در این نمایشنامه از داستان زیبای شاهنامه بهره گرفته است.

معرفی کتاب سهراب کشی بهرام بیضایی

درباره نویسنده

بهرام بیضایی در پنجم دی ماه سال هزار و سیصد و هفده در یک خانواده فرهنگی و هنری به دنیا آمد. به واسطه جلسات شعری که در کودکی به همراه پدرش در آن شرکت می‌کرد_ و مدتی بعد در منزل خودشان برگزار می‌شد_ به گفته خودش با اهمیت واژه آشنا شد. بعدتر وقتی قلم به دست گرفت و آنچه که در ذهن و اندیشه و دغدغه‌اش می‌گذشت را به نگارش درآورد می‌توان اهمیت و وسواس او را بر انتخاب واژگان دید.

بیضایی کارگردان سینما و تئاتر و نمایشنامه‌نویس و فیلمنامه‌نویس و پژوهشگر ایرانی است.‏‏ وی علاوه بر کارگردانی و نمایشنامه نویسی، در سینما عرصه‌های دیگری چون تدوین، ساخت عنوان بندی و تهیه کنندگی را هم تجربه کرده‌است.‏ بیضایی کارگردان برخی از بهترین و ماندگارترین آثار سینمای تاریخ ایران است. چریکه تارا، مرگ یزدگرد، باشو غریبه کوچک، شاید وقتی دیگر، مسافران و سگ کشی از مهم‌ترین آثار وی هستند و از جمله آثار نوشتاری او می‌توان به سه برخوانی، مرگ یزدگرد، طومار شیخ شرزین، چهار صندوق، ندبه، سهراب کشی و… اشاره کرد.

معرفی کتاب سهراب کشی

کتاب «سهراب کشی» اثر استاد بهرام بیضایی است که در قالب نمایشنامه نوشته شده است. بیضایی در این نمایشنامه از داستان زیبای شاهنامه بهره گرفته است. داستان نبرد رستم و سهراب یکی از داستان‌های بسیار زیبا و جالب شاهنامه فردوسی است که هم اکنون دستمایه بسیاری از نوشته های نمایشی قرار گرفته و بسیاری از درام‌نویسان با اقتباس از آن به نگارش نمایشنامه پرداخته‌اند.

سهراب، پسر رستم و دختر شاه سمنگان، تهمینه، از جانب توران به ایران می‌آید و با رستم از سیستان که برای یاری دادن ایرانیان و دفع لشکر توران به میدان آمده روبه‌رو می‌شود، بی آن‌که این دو پهلوان یکدیگر را بشناسند. در این مبارزه سهراب به دست پدر خود کشته می‌شود.

اما داستان در کتاب «سهراب کشی» به‌گونه‌ای است که گویا رستم از همان ابتدا از داشتن پسری آگاه بوده‌است و در این‌جا تراژدی رستم و سهراب ابعاد دیگری پیدا می‌کند…

شخصیت‌های این نمایشنامه عبارتند از: تهمینه، ژنده رزم، سهراب، رستم، توس نوذر، گودرز کشوادگان، گیو گودرز، هژیر گودرز، گژدهم، گرد آفرید، کاووس، افراسیاب و گوسان.

برشی از کتاب سهراب کشی بهرام بیضایی

تهمینه: تو را بس نبود فرزندِ مادرِ خود بودن؟

اینهمه از آن آمد که خواستی پدر بشناسی!

ای خوشا نادانی!

بسیاری نمی‌دانند پدرْشان کیست؛

و زندگی دراز می‌کنند به خوشخواری!

تو چرا چنین نکردی؟

[می‌غُرّد] سَرْانجامِ شناختن اگر اینست،

ای کاش پسری هرگز پدر نشناسد!

[زنان واج می‌خوانند و با دو دستِ چلیپاوار بر سینه‌ها می‌کوبند ـ]

[یکه‌خورده] گفتید به دستِ پدرَش؟

برای کشتنِ من دست‌یکی کرده‌اید؛ شما پور و پدر!

[خروشان] مرگ شما را به هم رسانید و زندگانی نَه؟

[یکباره ــ خیزان ــ دشنه‌ی پیکر را از کمرگاهِ وِی می‌کشد و می‌غریوَد ـ]

کاش سَرْانجامِ تو را سَرْی بودی و انجامی؛

تا سَرَش جدا می‌کردَم از انجام!

بیشتر بخوانید

 

امیدواریم از خواندن کتاب سهراب کشی نوشته بهرام بیضایی لذت ببرید و برای خواندن معرفی سایر کتاب‌ها به بخش معرفی کتاب مراجعه کنید.

 

مجله اینترنتی تحلیلک

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x