شنبه/ 3 آذر / 1403
Search
Close this search box.
شعر حسین پناهی

در شبستان شعرمعاصر همراه با حسین پناهی

مردی که هنوز بسیاری دوست دارند از زندگی و ناگفته های زندگی اش چیزهایی جدید بشنوند. هنوز هستند بسیاری از افراد که فکر می کنند حسین پناهی رازهای زیادی دارد و ناگفته هایی در اشعار و کلامش بوده و هست.

در شبستان شعرمعاصر همراه با  شاعرِ درد آشنا، حسین پناهی

 

مردی که هنوز بسیاری دوست دارند از زندگی و ناگفته های زندگی اش چیزهایی جدید بشنوند. هنوز هستند بسیاری از افراد که فکر می کنند حسین پناهی رازهای زیادی دارد و ناگفته هایی در اشعار و کلامش بوده و هست.
آثار کلامی همراه با موسیقی های بسیار زیبا و منحصر به فردی از حسین پناهی برجای مانده است که گوش دادن به این آثار بسیار لذت بخش و البته برانگیزاننده روحیه کنجکاوی است!

 

  

به ساعت نگاه میکنم:

حدود سه نصف شب است

چشم می بندم تا مباد که چشمانت را از یاد برده باشم

و طبق عادت کنار پنجره می روم

سوسوی چند چراغ مهربان

و سایه های کشدار شبگردان خمیده

و خاکستری گسترده بر حاشیه ها

و صدای هیجان انگیز چند سگ

و بانگ آسمانی چند خروس

از شوق به هوا می پرم چون کودکیم

و خوشحال که هنوز معمای سبزی رودخانه از دور برایم حل نشده است

آری از شوق به هوا می پرم

و خوب می دانم که

سالهاست که مُرده ام..

 

اشعار حسین پناهی

مجله اینترنتی تحلیلک

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x