جمعه/ 2 آذر / 1403
Search
Close this search box.
بررسی رزق و روزی در آثار عطار نیشابوری

بررسی رزق و روزی در آثار عطار نیشابوری

رزق و روزی در آثار عطار نیشابوری ... در بیت آخر اشاره به مقسوم بودن رزق و روزی دارد. چیزی که در مطلب قبل در کلام فردوسی و یا اسدی طوسی هم دیده می شد.

بررسی رزق و روزی در آثار عطار نیشابوری

رزق و روزی در آثار عطار نیشابوری

در ادامه بحث رزق و روزی در ادبیات فارسی این بار به سراغ شاعر بزرگ قرن ششم عطار می رویم.

فریدالدین محمد پس از وفات پدر پیشه او که عطاری بود را برگزید. از عطار آثار منظوم و منثوم متعدد برجای مانده است که نشان می دهد چه در دوران اشتغال به عطاری و چه دوران گوشه گیری همواره سرگرم تالیف و تصنیف بوده است. از آثار او می توان به مثنوی مصیبت نامه، الهی نامه، منطق الطیر، اسرارنامه و تذکره الاولیا اشاره کرد.

بیشتر بخوانید: بررسی رزق و روزی در اشعار فردوسی و اسدی طوسی

درباره دیدار مولانا و عطار هم نقل است که در ابتدای قرن هفتم که مولانا به همراه پدر خود بها ولد از بلخ به آسیای صغیر رهسپار بودند در نیشابور با عطار دیدار کردند که عطار نسخه ای از اسرارنامه خود را به مولانا که خردسال بود داد و به بهاولد گفت زود باشد که آتش اندر سوختگان عالم زند.

 

بیشتر بخوانید: بررسی رزق و روزی در اشعار نظامی و خاقانی

رزق و روزی در آثار عطار نیشابوری

رزق و روزی در الهی نامه عطار

در الهی نامه آمده است که درویش حالی به نزد جعفرصادق (ع) رفت و سوالی پرسید:

مگر پرسید آن درویش حالی
بصدق از جعفر صادق سوالی
که از چیست این همه کارت شب و روز
جوابش داد آن شمع دل افروز
که چون کارم یکی دیگر نمی کرد
کسی روزی من چون من نمی خورد
چو کار من مرا بایست کردن
فکندم کاهلی کردن ز گردن
چو رزق من مرا افتاد زآغاز
مرا نه حرص باقی ماند و نه آز

در کنار مفاهیم دیگری که در این حکایت آمده است عطار از زبان امام صادق کاهلی و تنبلی و سستی در کار و زندگی را به کنار می افکند و می گوید برای انجام امور و رسیدن به نتایج آن باید سستی را کنار گذاشت و اما در بیت آخر اشاره به مقسوم بودن رزق و روزی دارد. چیزی که در مطلب قبل در کلام فردوسی و یا اسدی طوسی هم دیده می شد. می گوید چون روزی از ابتدای دنیا مقسوم شده است، دیگر برای به دست آوردن آن حریص بودن و حسودی و کینه در من وجود ندارد.

بیشتر بخوانید: بررسی رزق و روزی در اشعار مولانا

بررسی رزق و روزی در آثار عطار نیشابوری

رزق و روزی در اسرارنامه

همچنین عطار در اسرارنامه در ذیل حکایتی می آورد:

تو بر رزاق ایمن باش آخر
صبوری ورز و ساکن باش آخر
ز کافر می نگیرد رزق خود باز
کجا گیرد ز مرد پر خرد باز

ایمان داشتن به خدا و صبوری کردن نکته مهمی است که در این دو بیت تبلور یافته است. عطار در قالب بیتی زیبا می گوید حتی روزی که به کافر داده بازپس نگیرد، دیگر کی امکانش هست که از مردی خردمند بگیرد؟ اما توجه به این نکته مهم است که صبوری و صبرپیشه داشتن را آورده که از کلمات کلیدی این دو بیت است.

بیشتر بخوانید: بررسی رزق و روزی در آثار سعدی شیرازی

رزق و روزی در آثار عطار نیشابوری

رزق و روزی در مصیبت نامه

از آنجا که می خواهیم از آثار مختلف عطار نمونه هایی آورده شود، این بار به سراغ رزق و روزی در مصیبت نامه دیگر مثنوی عطار می رویم و به نقل یک حکایت پر نغز و شیرین می پردازیم:

گشت پیدا یک کبوتر نازنین
رفت موسی را همی در آستین
از پسش بازی درآمد سرفراز
گفت ای موسی بمن ده صید باز
رزق من اوست ازمنش پنهان مدار
لطف کن روزی من با من گذار
گشت حیران موسی عمران ازین
میتوان شد ای عجب حیران ازین
گفت این یک را امانم حاصل است
واندگر یک گرسنست این مشکلست
زینهاری پیش دشمن چون کنم
هست دشمن گرسنه من چون کنم
گفت اکنون هیچ دیگر بایدت
گوشتت یا این کبوتر بایدت
باز گفتا گوشتی گر باشدم
راضیم به از کبوتر باشدم
کز لکی خواست از پی مهمان خویش
تا ببرد پاره از ران خویش
بازچون گشت ای عجب واقف زراز
شد فرشته صورت و گم گشت باز
گفت ما هر دو فرشته بوده ایم
تا ابد از خورد و خفت آسوده ایم
لیک ما را حق فرستاد این زمان
تا کند معلوم اهل آسمان
شفقت تو درامانت داشتن
رحمت تو در دیانت داشتن
هرکرا چشمی بشفقت باز شد
در حریم قرب صاحب راز شد
عفو آمد مذهبش تا بود او
بی کرم یک دم نمی آسود او

بیشتر بخوانید: بررسی رزق و روزی از نگاه حافظ شیرازی

بررسی رزق و روزی در آثار عطار نیشابوری

رزق و روزی در تذکره الاولیا عطار

یکی از مهم ترین کتب عرفانی که شرح حال عارفان و بزرگان است، تذکره الاولیا عطار است. در ذیل ذکر ابراهیم بن ادهم که از صوفیان بنام است، آمده که:

نقل است که ابراهیم نشسته بود. مردی نزدیک او آمد گفت: ای شیخ من برخود بسی ظلم کرده ام مرا سخنی بگوی تا آن را امام خود سازم. ابراهیم گفت اگر قبول کنی از من شش خصلت نگاه داری بعد ازآن هرچه کنی زیان ندارد.

اول آنست که چون معصیت خواهی که بکنی روزی وی مخور. گفت هرچه در عالم است رزق اوست من از کجا خورم؟ ابراهیم گفت نیکو بود که رزق او خوری و در وی عاصی شوی؟

دوم چون خواهی که معصیتی کنی جایی کن که ملک او نبود. گفت این سخن مشکلتر بود که از مشرق تا به مغرب بلاد الله است من کجا روم؟ گفت نیکو نبود که ساکن ملک او باشی و در وی عاصی شوی.

سوم چون خواهی که معصیتی کنی جایی کن که او تو را نبیند. گفت این چگونه تواند بود؟ او عالم الاسرار است و داننده ضمایر است. ابراهیم گفت نیک باشد که رزق او خوری و ساکن بلاد او باشی و در نظر او معصیتی کنی در جایی که تو را بیند؟

چهارم چون ملک الموت به نزدیک تو آید بگوی مهلتم ده تا توبه کنم. گفت او این سخن از من قبول نکند. ابراهیم گفت پس قادر نیی که ملک الموت را ازخود دفع کنی، تواند که پیش از آنکه بیاید توبه کنی و آن این ساعت را دان و توبه کن.

پنجم چون منکر و نکیر بر تو آیند هر دو را از خویشتن دفع کن. گفت نتوانم. گفت پس کار جواب ایشان آماده کن.

ششم آنست که فردای قیامت گناهکاران را فرمایند که به دوزخ برید تو بگو که من نمی روم. گفت تمام است آنچه تو بگفتی و درحال توبه کرد و بر توبه بود شش سال تا از دنیا رحلت کرد.

 

بیشتر بخوانید:

رزق و روزی از نگاه اوحدی مراغه ای و شیخ محمود شبستری

بررسی رزق و روزی در اشعار عبید زاکانی و سلمان ساوجی

بررسی رزق و روزی در نگاه هجویری و رضی الدین آرتیمانی

بررسی رزق و روزی اشعار بیدل دهلوی

 

مجله اینترنتی تحلیلک

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x