قطعه این دهان بستی محمدرضا شجریان
متن آهنگ این دهان بستی
این دهان بستی دهانی باز شد؛ تا خورنده لقمه های دل راز شد
لب فروبند از طعام و از شراب؛ سوی خوان آسمانی کن شتاب…
گر تو این انبان ز نان خالی کنی؛ پر ز گوهرهای اجلالی کنی
طفل جان از شیر شیطان باز کن؛ بعد از آنش با ملک انباز کن
چند خوردی چرب و شیرین از طعام…
امتحان کن؛ چند روزی در صیام
چند شب ها خواب را گشتی اسیر؛ یک شبی بیدار شو دولت بگیر
مجله اینترنتی تحلیلک