شعر تا صورت پیوند جهان بود علی بود
شعر تا صورت پیوند جهان بود علی بود
تا صورت پیوند جهان بود علی بود
تا نقش زمین بود و زمان بود علی بود
شاهی که ولی بود و وصی بود علی بود
سلطان سخا و کرم و جود علی بود
هم آدم و شیث هم ایوب و هم ادریس
هم یوسف و هم یونس و هم هود علی بود
هم موسی و هم عیسی و هم خضر و هم الیاس
هم صالح پیغمبر و داود علی بود
در ظلمت ظلمات به سرچشمه حیوان
هم مرشد و هم راهبر خضر علی بود
داود که می ساخت زره با سر انگشت
استاد زره ساز به داود علی بود
مسجود ملائک که شد آدم ز علی شد
در قبله محمد بد و مقصود علی بود
آن عارف سجاد که خاک درش از قد
بر کنگره عرش بیفزود علی بود
هم اول و هم آخر و هم ظاهر و باطن
هم عابد و هم معبد و معبود علی بود
وجهی که بیان کرد خدا در «الحمد»
آن وجه بیان کرد و بفرمود علی بود
عیسی به وجود آمد و فی الحال سخن گفت
آن نطق و فصاحت که در او بود علی بود
آن «لحمک لحمی» بشنو تا که بدانی
آن یار که او نفس نبی بود علی بود
موسی و عصا و ید بیضاء نبوت
در مصر به فرعون که بنمود علی بود
چندانکه در آفاق نظر کردم و دیدم
از روی یقین در همه موجود علی بود
خاتم که در انگشت سلیمان نبی بود
آن نور خدائی که در او بود علی بود
آن شاه سرافراز که اندر شب معراج
با احمد مختار یکی بود علی بود
سر دو جهان پرتو انوار الهی
از عرش به فرش آمد و بنمود علی بود
آنجا که دوئی شرک بود اندر ره توحید
میدان که یکی بود که بنمود علی بود
صد بار نظر کردم و دیدم به حقیقت
آن عارف و آن عابد و معبود علی بود
جبریل که آمد ز بر خالق بی چون
در پیش محمد بد و مقصود علی بود
محمود نبودند مر آنها که ندیدند
کاندر ره دین احمد و محمود علی بود
آن کاشف قرآن که خدا در همه قرآن
کردش صفت عصمت و بستود علی بود
این کفر نباشد سخن کفر نه این است
تا هست علی باشد و تا بود علی بود
آن قلعه گشایی که در قله خیبر
برکند به یک حمله و بگشود علی بود
آن شاه سرافراز که اندر ره اسلام
تا کار نشد راست نیاسود علی بود
آن شیر دلاور که ز بهر طمع نفس
بر خوان جهان پنجه نیالود علی بود
هارون ولایت ز پس موسی عمران
بالله که علی بود و علی بود و علی بود
این یک دو سه بیتی که گفتم به معما
حقا که مراد من و مقصود علی بود
سر دو جهان جمله ز پیدا و ز پنهان
شمس الحق تبریز که بنمود علی بود
مجله اینترنتی تحلیلک