جمعه/ 2 آذر / 1403
Search
Close this search box.
قصه کودکانه باد و خورشید

قصه کودکانه باد و خورشید

یک روز باد و خورشید سر اینکه کدامشان قویتر است، با هم بحث می کردند. آخر سر تصمیم گرفتند با هم مسابقه بدهند تا ببینند که کدام قوی تر است.

قصه کودکانه باد و خورشید

یک روز باد و خورشید سر اینکه کدامشان قویتر است، با هم بحث می کردند. آخر سر تصمیم گرفتند با هم مسابقه بدهند تا ببینند که کدام قوی تر است.

مردی داشت از آنجا رد می شد، خورشید گفت: “بیا ببینیم کدام یک از ما می تواند کت این مرد را از تنش دربیاورد؟

باد قبول کرد. اول قرار شد باد امتحان کند.

باد همه قدرتش را جمع کرد و وزید و وزید و وزید. اما مرد نه تنها کتش را درنیاورد، بلکه کتش را بیشتر به خودش پیچید.

بعد نوبت خورشید شد.

قدرتش را جمع کرد و شروع کردن به تابیدن.

خورشید آنقدر تابید و آفتاب را پهن کرد روی زمین، تا مرد گرمش شد و کتش را درآورد و خورشید در مسابقه برنده شد.

مجله اینترنتی تحلیلک

4 2 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
6 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
یسنا خرمی فرد
3 سال قبل

نویسنده ی داستان باد و خورشید کیست

کاربران ناشناس
3 سال قبل

ایزوپ فابل داستاناش واقعا زیباست

بهروز
3 سال قبل

ایزوپ فابل

معصونه
3 سال قبل

سلام نتیجه داستان رو میشه بگید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

معصومه
3 سال قبل

سلام نتیجه داستان رو میشه بگید؟

6
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x