دوشنبه/ 1 دسامبر / 2025

زندگینامه نجیب محفوظ نویسنده مصری و برنده جایزه نوبل

نجیب محفوظ در طول 70 سال فعالیت ادبی خود بیش از 50 رمان‌، پنج نمایشنامه‌، 350 داستان کوتاه و ده‌ها فیلمنامه را به نگارش درآورد و بسیاری از کارهای او در مصر و کشورهای دیگر مورد اقتباس تلویزیونی و سینمایی قرار گرفته‌اند. او در سال 1988 توانست عنوان اولین نویسنده عرب برنده جایزه نوبل ادبیات را کسب کند.

همراهان مجله اینترنتی تحلیلک؛ در این مطلب می خواهیم با زندگینامه نجیب محفوظ نویسنده مصری و برنده جایزه نوبل ادبیات آشنا شویم.

نجیب محفوظ در طول 70 سال فعالیت ادبی خود بیش از 50 رمان‌، پنج نمایشنامه‌، 350 داستان کوتاه و ده‌ها فیلمنامه را به نگارش درآورد و بسیاری از کارهای او در مصر و کشورهای دیگر مورد اقتباس تلویزیونی و سینمایی قرار گرفته‌اند. او در سال 1988 توانست عنوان اولین نویسنده عرب برنده جایزه نوبل ادبیات را کسب کند.

 

زندگینامه نجیب محفوظ

نجیب محفوظ سال ۱۹۱۱ در قاهره به دنیا آمد. او در سال ۱۹۳۵ از دانشگاه قاهره در رشته فلسفه فارغ التحصیل شد. نویسندگی را از سن ۱۷ سالگی آغاز کرد و اولین رمان او سال ۱۹۳۹ منتشر شد.

رمان های سه گانه او درباره قاهره (Cairo trilogy) از کارهای معروف نجیب محفوظ است. این کتاب ها به ترتیب بین القصرین (Palace Walk)، قصرالشوق (Palace of Desire) و السوکریه (Sugar Street) نام دارند.

نام کتاب ها بر گرفته از نام خیابان هایی در قاهره است که محفوظ کودکی و جوانی خود را در آن به سر برده است. نجیب محفوظ نوشتن این کتاب ها را در سال ۱۹۵۶ آغاز کرد. او رمان های سه گانه را از بهترین کارهای خود می داند.

زندگینامه نجیب محفوظکمتر کسی می‌تواند تصور کند که بسیاری از داستان‌های نجیب محفوظ براساس شخصیت‌هایی واقعی نوشته شده‌اند و بیشتر این کتاب‌ها، داستان‌هایی واقعی را روایت می‌کنند.

نجیب محفوظ در تعداد زیادی از آثارش، خود یا همسایگان و همکاران و آشنایانش را موضوع قرار می‌داد و براساس آن ها داستان‌ها را می‌نوشت. اسماعیل عبدالوهاب در رمان «آینه‌ها»، سعید مهران در رمان «دزد و سگ‌ها»، احمد و کمال عبدالجواد و سلامة موسی در رمان «مستی»، احمد عاکف در رمان «خان خلیلی»، سعید الشیخ در رمان «کرنک» و محجوب عبدالدایم در رمان «قاهره مدرن» و حسین بدرالدین در رمان «سراب» از جمله افراد واقعی هستند که محفوظ داستان زندگی آنان را با کمی تغییر روایت کرده است.

علاوه بر این افراد، شخصیت‌ اول رمان «بچه‌های محله‌ما» خود نجیب محفوظ است.

به گزارش شبکه الیوم السابع، برخی از این چهره‌ها پس از انتشار رمان‌ متوجه این موضوع شدند و حتی نجیب را تهدید به قتل کردند‌، اما برخی دیگر هرگز نفهمیدند که این رمان‌ها بر اساس شخصیت‌ آنان نوشته شده است.

نجیب محفوظ«حسین بدرالدین» فارغ‌التحصیل رشته حقوق که از مشکلات جسمی رنج می‌برد و با مادرش اختلافاتی داشت، یکی از این افراد است که پس از چاپ رمان «سراب» و افشای زندگی خصوصی‌اش، چندین بار تلاش کرد نجیب را به قتل برساند، نجیب هم مجبور شد تا آرام شدن اوضاع در گوشه‌ای پنهان شود.

شخصیت «احمد عاکف» قهرمان رمان «خان خلیلی» بر اساس شخصیت یکی از همکاران نجیب و کسی که گمان می‌کرد از همه‌چیز اطلاع دارد، نوشته شد. او حتی پس از خواندن رمان هم متوجه نشد که احمد عاکف خود اوست. نجیب در این‌باره می‌گوید: او آن قدر داستان زندگی دروغینی را که برای خود ساخته بود، باور داشت که هرگز متوجه این موضوع نشد.

از دیگر شخصیت‌های واقعی که نجیب از آن ها نوشت، «اسماعیل الشیخ» در داستان «آینه‌ها» است که بر اساس داستان و سرنوشت فردی به نام «سعید کفراوی» نوشته شد. او در سال 1970 به اتهام پیوستن به جمعیت اخوان‌المسلمین و دست داشتن در یک آتش سوزی دستگیر و 6 ماه زندانی شد.

سه شخصیت مهم رمان «مستی» هم افرادی حقیقی‌ هستند. در واقع «کمال احمد عبدالجواد» خود نویسنده است. محفوظ درباره این شخصیت می‌گوید: او بحران روحی و شخصیتی را که درگیر آن بودم، روایت می‌کند.

بعدها نجیب محفوظ در رمان «بچه‌های محله‌ ما» زندگینامه خود را به شکل کامل با شرح خلق و خوی افراد خانواده و حتی همسایه‌ها، توصیف محله‌ای که در آن سکونت داشتند و قهوه خانه‌ای که در ایام جوانی در آنجا رفت و آمد داشت، به نگارش درآورد.

در رمان «آینه‌ها» هم «دکتر اسماعیل عبدالوهاب» در واقع همان «سید قطب»، متفکر بزرگی است که اولین نفری بود که از استعداد ادبی نجیب محفوظ نوشت.

کتاب ندای درون

 

برخی از آثار نجیب محفوظ

  • مصر القدیمة/ مصر باستان/ ۱۹۳۲
  • همس الجنون/ نجوای دیوانگی/ ۱۹۳۸
  • عبث الأقدار/ شوخی سرنوشت/ ۱۹۳۹
  • رادوبیس/ رادوبیس، دلداده فرعون/ ۱۹۴۳
  • کفاح طیبة/ جنگ طیبه/ ۱۹۴۴
  • خان الخلیلی/ خان خلیلی/ ۱۹۴۵
  • القاهرة الجدیدة/ قاهره مدرن/ ۱۹۴۶
  • زقاق المدق/ کوچه مدق/ ۱۹۴۷ ترجمه محمدرضا مرعشی‌پور
  • السراب/ سراب/ ۱۹۴۹
  • بدایة و نهایة/ آغاز و انجام/ ۱۹۵۱
  • ثلاثیة القاهرة: سه داستان از قاهره
  • بین القصرین/ میان دو کاخ/ ۱۹۵۶ تحت عنوان گذر قصر ترجمه شده‌ است. این کتاب در لیست روزنامه گاردین (۱۰۰۰ رمان که هر شخص باید بخواند) قرار دارد.
  • قصر الشوق/ کاخ آرزو/ ۱۹۵۷
  • السکریة/ مستی/ ۱۹۵۷
  • اولاد حارتنا/ بچه‌های محلهٔ ما/ ۱۹۵۹
  • لیلة القدر/ شب قدر/ ۱۹۵۹
  • اللص والکلاب/ دزد و سگ‌ها/ ۱۹۶۱ ترجمه بهمن رازانی
  • السمان و الخریف/ بلدرچین و پاییز/ ۱۹۶۲
  • دنیاالله/ دنیای خدا/ ۱۹۶۲
  • الطریق/ راه/ ۱۹۶۴
  • الشحاذ/ گدا/ ۱۹۶۵
  • بیت سیء السمعة/ ۱۹۶۵
  • ثرثرة فوق‌النیل/ شناور بر روی نیل/ ۱۹۶۶
  • میرامار/ میرامار/ ۱۹۶۷ ترجمه رضا عامری
  • خمارة القط الأسود/ شراب‌خوار میکدهٔ گربه سیاه/ ۱۹۶۹
  • تحت‌المظلة/ زیر خیمه/ ۱۹۶۹
  • شهر العسل/ ماه عسل/ ۱۹۷۱
  • المرایا/ آیینه‌ها/ ۱۹۷۱
  • حکایة بلا بدایة ولا نهایة/ داستانی بدون آغاز و پایان/ ۱۹۷۱
  • الجریمة/ جنایت/ ۱۹۷۳
  • الحب تحت‌المطر/ عشق در باران/ ۱۹۷۳
  • الکرنک/ کرنک/ ۱۹۷۴ [این رمان در ایران به نام قهوه‌خانه اشباح توسط مصیب قبادی و مهدی پورآذر ترجمه شده‌است]
  • حکایات حارتنا/ بچه‌های محله ما/ ۱۹۷۵
  • قلب‌اللیل/ شب گرد/ ۱۹۷۵
  • حضرة المحترم/ آقای محترم (حضرت والا)/ ۱۹۷۵
  • ملحمة الحرافیش/ حماسه حرافیش/ ۱۹۷۷
  • الشیطان یعظ/ موعظه شیطان/ ۱۹۷۹
  • الحب فوق هضبة الهرم/ عشق بر روی آستانهٔ هرم/ ۱۹۷۹
  • عصر الحب/ زمان دوستی/ ۱۹۸۰
  • أفراح القبة/ در اوج شادی/ ۱۹۸۱
  • لیالی ألف لیلة ولیلة/ شب‌های هزار و یک شب/ ۱۹۸۲
  • الباقی من الزمن ساعة/ یک ساعت باقی مانده/ ۱۹۸۲
  • رأیت فیما یری النائم/ ۱۹۸۲
  • أمام العرش/ پیشوای آسمان/ ۱۹۸۳
  • رحلة ابن فطوطة/ سفر ابن فطوطه / ۱۹۸۳
  • التنظیم السری/ تنظیم سری/ ۱۹۸۴
  • العائش فی الحقیقة/ ۱۹۸۵
  • یوم مقتل الزعیم/ روزی که بزرگ قوم کشته شد/ ۱۹۸۵
  • حدیث الصباح والمساء/ حکایت روز و شب/ ۱۹۸۷
  • صباح الورد/صبح گل سرخ/ ۱۹۸۷
  • الفجر الکاذب/ فجر اول/ ۱۹۸۸
  • قشتمر/ ۱۹۸۸
  • أحلام فترة النقاهة/ رؤیای دوران بهبودی/ ۲۰۰۴

نجیب به دلیل بیماری نتوانست در مراسم دریافت جایزه نوبل شرکت کند، ولی در متنی که برای این مراسم ارسال کرد خود را این گونه معرفی کرد:

«من فرزند دو تمدنی هستم که در زمانی خاص در طول تاریخ با هم امتزاج شادمانه ای داشته اند. اولین تمدن که هفت هزار ساله است تمدن مصری است؛ و دومین تمدن که هزار و چهارصد ساله است تمدن اسلامی است…»

و در ادامه سخنش برای این که تمدن اسلامی را معرفی کند، این گونه می گوید:

«برای معرفی تمدن اسلامی من در مورد نحوه ایجاد یک اتحاد بین همه بشریت بر مبنای آزادی، برابری و بخشش تحت قیمومیت خدا صحبت نمی کنم، یا در مورد عظمت پیامبرش صحبت نمی کنم یا…

بلکه تنها به این نکته اشاره می کنم که در یک نبرد پیروزمندانه در مقابل بیزانتین، مسلمانان اسرای جنگی را با تعدادی کتاب در زمینه فلسفه، پزشکی و ریاضیات که بازماندهی یونان باستان بود مبادله کردند و این نکته را معرف روح انسانی میدانم.»

نجیب محفوظ در آگوست سال ۲۰۰۶ به دلیل حمله قلبی در بیمارستانی در قاهره از دنیا رفت. هر چند پیش از آن او از بیماری هایی مانند زخم معده، بیماری های کلیوی و قلبی رنج می برد.

 

امیدواریم از مطالعه زندگینامه نجیب محفوظ لذت برده باشید.

 

مجله اینترنتی تحلیلک

5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
پیمایش به بالا
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x