«اختلال سلوک – Conduct disorder»
بيشترين مشکل والدین با فرزندان خود، به دلیل مشکلات رفتاری کودکان و ناتوانی والدین در کنترل كردن آنها است. با اينكه سرپیچی از دستورات والدین و استقلال طلبی، مشکلات رفتاری و اذیت کردن دیگران تا حدی جزو دوره عادی رشد بيشتر کودکان و نوجوانان به حساب مي آبد اما تشدید این رفتارها و افراطی شدن آن ها می تواند به عنوان يك اختلال هشداري خطرناک برای پدر و مادرها باشد. از همين رو والدين به هنگام برخورد با چنين رفتارهايي بايد آگاهانه رفتار كنند تا اگر رفتار ناهنجار فرزندشان حاكي از نوعي اختلال باشد بتوانند به سرعت آن را با مراجعه روانشناس درمان كنند.
اختلال سلوک یکی از مهمترین اختلالات رفتاری كودكان است كه امروزه بسيار شايع شده است. اين اختلال در دوران کودکی شكل مي گيرد و با مجموعه ای از رفتارهای منفی که کودکان نسبت به بزرگسالان یا هر فرد دیگری نشان می دهند، مشخص می گردد.
کودکان مبتلا به اختلال سلوک دارای مشکلات عاطفی و رفتاری هستند. آن ها در محیط مدرسه و در سایر روابط اجتماعی شان با مشکل مواجه می شوند. درمان اختلال سلوک، تربیت صحیح و همکاری بالای والدین را میطلبد.
با ما باشيد؛ اختلال سلوک، علائم و انواع آن
اختلال سلوک (Conduct disorder)
اختلال سلوک دسته اي از اختلالات رفتاری کودکان و نوجوانان است كه به خاطر رفتارهای ناهنجارشان و عدم پیروی از قواعد برچسب «بچه های بد» به آنها زده می شود.

این اختلال شامل مجموعه ای از رفتارهای مستمر و مکرر است که هنجارهای اجتماعی یا حقوق دیگران را نقض می کند. این افراد ممکن است در تنظیم هیجانات قوی و خشمگینانه خود مشکل داشته باشند و یا از بعضی هیجانات مانند همدلی یا عذاب وجدان و احساس گناه برخوردار نباشند.
آنها برای کسب منافع خود از دیگران بیگاری میکشند. سطح اضطراب این افراد کم است و به همین دلیل فعالیت هایی را ترجیح میدهند که هیجان انگیز و حتی خطرناک باشند.
بیشتر بخوانید: نظریه مراحل رشد روانی-جنسی فروید پدر علم روانکاوی
نشانه ها و علائم اختلال سلوک
رفتارهایی که كودكان يا نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک انجام میدهند، معمولا به چهار گروه تقسیم میشود.

1) پرخاشگری با افراد يا حيوانات
کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک رفتارهای پرخاشگرانه انجام می دهند و به دیگران آسیب می رسانند. پرخاشگری آن ها معمولا به صورت رفتارهای زیر بروز پیدا میکند.
- به دیگران زور میگوید، قلدری می کند و یا آنها را تهدید می کند.
- او را به عنوان شروع كننده دعوا مي شناسند.
- برای آسیب زدن به دیگران از وسايل خطرناک استفاده می کند.
- با مردم برخورد فیزیکی میکند.
- حیوانات را مورد اذیت و آزار فیزیکی قرار میدهد.
- ممکن است دست به دزدی و یا زورگیری بزند.
- ديگران را به زور مجبور به برقراری رابطه جنسي مي كند.
- همدلي لازم براي همدردي را ندارد.

2) خرابكاري و تخريب اموال
در اين نوع از نشانه ها كودك يا نوجوان رفتارهایی که به تخریب و آسیب املاک خصوصی منجر می شود انجام مي دهد.
- عمدا با آتش افروزي قصد صدمه زدن و تخريب دارد.
- عمدا بدون آتش افروزي اموال ديگران را تخريب مي كند.

3) دروغگویی و دزدی از نشانه های اختلال سلوک
به شیادی، فريبكاري و دروغگویی میپردازد و ممکن است رفتارهای زیر را از خود بروز دهد.
- با استفاده از زور و به قصد دزدی، به خانه، ساختمان یا اتومبیل ديگران وارد مي شود.
- برای به دست آوردن اشیا یا برای این که دیگران لطفی در حقش بکنند یا برای فرار از زیر بار مسئولیت معمولا دروغ می گوید.
- کالاهای گران قیمت یا نسبتا گران قیمت مي دزدد.

4) نقض جدی قوانین
اهمیتی به قوانین نمی دهد و به قانون شکنی و نقض قوانین میپردازد و معمولا رفتارهاي زير را از خود بروز مي دهد.
- علی رغم مخالفت والدین (قبل از سن ۱۳ سالگی) تا دیر وقت به خانه باز نمی گردد یا اصلا نمی آید.
- حداقل دو بار شبانه از خانه فرار کرده است یا حداقل یک بار فرار کرده و برای مدت زیادی به خانه برنگشته است
- قبل از سن ۱۳ سالگی از مدرسه گریزان است.
بیشتر بخوانید: اختلالات خلقی
براي تشخيص اختلال سلوک در كودكان بايد 3 شرط زير در نظر گرفته شود (DSM-5)
A) حداقل ۳ معیار از 16 معیاري كه مطرح شد، از هر یک از ۴ طبقه، در ۱۲ ماه گذشته و يا حداقل یکی از معیارها در ۶ ماه گذشته وجود داشته باشند.
B) رفتار نامطلوب باعث می شود در عملکرد اجتماعی، تحصیلی یا شغلی فرد نقص شدید به وجود آید، طوری که از لحاظ بالینی معنادار محسوب می شود. (نیاز به رسیدگی بالینی دارد)
C) اگر فرد ۱۸ ساله یا بیشتر است، معیارهای اختلال شخصیت ضد اجتماعی نباید برآورده شده باشند.
همه گير شناسي اختلال سلوک

میزان شیوع اختلال سلوک
ميانگين شيوع سلوك 3 تا 4 درصد است و معمولا از کودکی در فرد آغاز شده و حدود ۵ درصد بچه های ۱۰ ساله دچار اختلال سلوک هستند.
سن و جنس
شيوع اختلال سلوك تا سن 10 سالگي در پسران بيشتر از دختران است و در سن 12 تا 14 (نوجواني) در دختران بيشتر از پسران است.
وضعيت خانوادگي
در خانواده هايي كه شرايط و مجيط مناسبي ندارند احتمال بروز اختلال سلوک بيشتر است.
انواع اختلال سلوک بر اساس سن شروع

آغاز در کودکی
فرد تا قبل از ۱۰ سالگی حداقل یک نشانه از نشانه های اصلی اختلال سلوک را نشان می دهد. كودكاني که به اختلال سلوک آغاز شده از کودکی مبتلا هستند، معمولا مذکر بوده و غالبا پرخاشگری فیزیکی نسبت به دیگران نشان می دهند که روابطشان با همسالان را دچار اشکال می کند.
این کودکان ممکن است اختلال نافرمانی مقابله ای در اوایل کودکی داشته باشند و معمولا علائمی دارند که تمام معیارهای اختلال سلوک را پیش از بلوغ نشان می دهد و احتمال اختلال سلوک دائمی يا شخصيت ضد اجتماعي در این افراد بيشتر است.
اين نوع از اختلال سلوک به درمان بيشتر و طولاني مدت تري نياز دارد و پيش آگهي بدتري دارد.

آغاز در نوجوانی
فرد تا قبل از ۱۰ سالگی هیچ یک از نشانه های اصلی اختلال سلوک را نشان نمی دهد.
در مقایسه با اختلال سلوک آغاز شده از کودکی، در این زیر مجموعه احتمال بروز رفتارهای پرخاشگرانه کمتر بوده و روابط با همسالان در آنها نرمال تر است. (اگر چه اغلب مشکلات سلوک را در ارتباط با دیگران نشان می دهند)
در این افراد اختلال سلوک دائمی یا اختلال شخصیت ضد اجتماعی در بزرگسالی کمتر بروز پيدا مي كند.
در اختلال سلوک آغاز شده از نوجوانی، نسبت ابتلای پسران به دختران کمتر از نوع دیگر است.
آغاز نامشخص
در اين نوع كودك نشانه هاي اختلال سلوک را دارد، اما اطلاعات به اندازه کافی در دسترس نیست تا مشخص شود آیا آغاز نشانه ها قبل از ۱۰سالگی بوده است یا بعد از آن.

ويژگي ها و علائم كودكان مبتلا به اختلال سلوک
- هيجانات اجتماعي آن ها محدود است.
- مدام به ديگران سوءظن دارند.
- بي دليل پرخاشگري مي كنند.
- هميشه در تعارض اند و رفتار خود را منطقي مي دانند.
- با ديگران همدلي ندارند.
- احساس پشيماني و گناه نمي كنند.
- نمي خواهند عملكرد خود را جبران كنند.
- عاطفه و هيجان سطحي دارند و اگر عاطفه اي نشان دهند براي فريب ديگران است.
- با اينكه هوش بهنجاري دارند اما از هوش كلامي خوبي برخوردار نيستند و نمي توانند درونيات خود را با ديگران در ميان بگذارند.
- نسبت به كودكان عادي بيشتر سراغ رفتارهاي پر خطر مي روند.
- تحريك پذيري منفي دارند.
- ارتباط و دلبستگي هاي اجتماعي مناسبي ندارند و كمتر با همسالان خود دوست مي شوند.
- قدرت حل مساله در آن ها پايين است و دائم در تعارض اند.
- از تنبيه نمي ترسند.
- خويشتن داري ضعيفي دارند و به نظر مي رسد كه بي باك اند.
- عزت نفس پاييني دارند.
- خيلي قوي اند.
- در ارتباط باليني همكاري نمي كنند و درمان آن ها سخت است.
مجله اينترنتي تحليلك






