مجله اینترنتی تحلیلک

جمعه/ 31 فروردین / 1403
Search
Close this search box.

آنری دو تولوز لوترک (Henri de Toulouse-Lautrec) هنرمند جنبش آرنووُ

آنری دو تولوز-لوترک، با نام کامل آنری ماری رمون دو تولوز-لوترک-مونفا به فرانسوی: Henri Marie Raymond de Toulouse-Lautrec-Monfa) )(زاده ۲۴ نوامبر ۱۸۶۴ در شهر البی از ایالات جنوب فرانسه – درگذشته ۹ سپتامبر ۱۹۰۱) هنرمند فرانسوی که با بینش روانشناختی در دهه 1890 در بیشتر شخصیت ها و جنبه های زندگی شبانه پاریس و دنیای سرخوش مشاهده و اثر آفریده است.

آنری دو تولوز لوترک (Henri de Toulouse-Lautrec)

آنری دو تولوز لوترک که بود؟

آنری دو تولوز لوترک، با نام کامل آنری ماری رمون دو تولوز لوترک-مونفا به فرانسوی: Henri Marie Raymond de Toulouse-Lautrec-Monfa (زاده ۲۴ نوامبر ۱۸۶۴ در شهر البی از ایالات جنوب فرانسه – درگذشته ۹ سپتامبر ۱۹۰۱) هنرمند فرانسوی جنبش آرنووُ است که بینش روانشناختی در دهه ۱۸۹۰ در بیشتر آثار او و جنبه های زندگی شبانه پاریس و دنیای سرخوش آن زمان مشاهده می شود. استفاده او از خط منجر به ترکیباتی بسیار موزون شد (به عنوان مثال در Circus Fernando: The Ringmaster ،۱۸۸۸)

ساده سازی فوق العاده در طرح کلی، حرکت و استفاده از مناطق بزرگ رنگ باعث شده است پوسترهای او به عنوان یکی از قدرتمندترین آثارش شناخته شوند.

آنری دو تولوز لوترک (Henri de Toulouse-Lautrec)
آنری دو تولوز لوترک (Henri de Toulouse-Lautrec)

دوران کودکی و تحصیل

خانواده تولوز لوترک ثروتمند بودند و اصالت آنها به زمان شارلمانی می رسید. او در میان عشق به اشرافی بودن خانواده اش به ورزش و هنر علاقه‌مند شد. بیشتر وقتش در Château du Bosc، یکی از املاک خانوادگی واقع در نزدیکی Albi بود. پدربزرگ، پدر و عموی آنری همه طراحان با استعدادی بودند و بنابراین تعجب آور نبود که Henri در ۱۰ سالگی شروع به نقاشی کند.

پدر و مادر لوترک با هم نسبت فامیلی نزدیکی داشتند و مشکلات مادرزادی آنری بدین خاطر بود. او در سیزده سالگی استخوان ران راستش شکست و در چهارده‌سالگی استخوان ران چپش شکست. او هیچ‌وقت به طور کامل بهبود نیافت. فیزیوتراپ‌های معاصر علت این مشکل را اختلال ناشناختهٔ ژنتیکی‌ Pycnodysostosis (که به اسم سندرم تولوز لوترک نیز معروف است) یا تعدادی اختلال مختلف مانند osteopetrosis, achondroplasia, osteogenesis imperfecta می‌دانستند.

رشد پاهای او متوقف شد به طوری که او به عنوان یک بزرگ‌سال تنها یک متر و پنجاه و چهار سانت قد داشت. بالاتنهٔ او به اندازهٔ یک بزرگ‌سال بود در حالی‌ که او دارای پاهایی به اندازه یک کودک بود.

بیشتر بخوانید: سالوادور دالی (Salvador Dali) هنرمند برجسته سبک سورئال

آنری دو تولوز لوترک (Henri de Toulouse-Lautrec)
آنری دو تولوز لوترک (Henri de Toulouse-Lautrec)

چون از لحاظ فیزیکی قادر به انجام بسیاری از فعالیت‌های عادی مردان همسن خود نبود، تولوز خود را در هنر غوطه‌ور کرد. او از نقاشان مهم پست امپرسیونیست، تصویرگر آرنووُ و چاپ سنگی شد؛ و در آثارش جزئیات بسیاری از زندگی غیرمتعارف و آزادانهٔ مردم پاریس در اواخر قرن نوزدهم را به تصویر کشیده است. در اواسط دههٔ ۱۸۹۰ میلادی لوترک تعدادی تصویرسازی به مجله le Rire تقدیم کرد.

اولین سفر تولوز لوترک به پاریس در سال ۱۸۷۲، زمانی که در Lycée Fontanes  ثبت نام کرد، رخ داد. پس از گذراندن امتحانات لیسانس، در سال ۱۸۸۱، تصمیم گرفت که یک هنرمند شود.

اولین معلم حرفه ای Henri در زمینه نقاشی، رنه پرینستو، دوست خانواده لوترک بود. شهرت پرینستو، مانند آنچه که بود، ناشی از به تصویر کشیدن سوژه های نظامی و سوارکاری بود که سبک او در قرن نوزدهم بود.

اگرچه تولوز لوترک با Princeteau خوب بود اما او در اواخر سال ۱۸۸۲ به آتلیه لئون بونت نقل مکان کرد. در بونت، تولوز-لوترک با هنرمندی روبرو شد که به شدت ضد قوانین آکادمیک بود و رویکرد slapdash امپرسیونیست ها را محکوم کرد و نقاشی تولوز-لوترک را “ظالمانه” خواند. وقتی او به استودیوی فرناند کورمون پیوست، کار او در سال ۱۸۸۳ با واکنش مثبت تری مواجه شد.

آنری دو تولوز لوترک (Henri de Toulouse-Lautrec)
آنری دو تولوز لوترک (Henri de Toulouse-Lautrec)

در اوایل دهه ۱۸۸۰ کورمون از شهرت خاصی برخوردار بود و استودیوی او هنرمندانی مانند ونسان ون گوگ و نقاش سمبولیست امیل برنارد را به خود جلب کرد. کورمون در توسعه سبک شخصی به تولوز لوترک آزادی زیادی داد. اینکه کورمون کارهای دانش آموز خود را تأیید کرده است، با انتخاب تولوز لوترک برای کمک به او در تصویرسازی نسخه نهایی آثار ویکتور هوگو، ثابت می شود. در پایان، از نقاشی های تولوز لوترک برای این پروژه استفاده نشده است.

آنری دو تولوز لوترک (Henri de Toulouse-Lautrec)
آنری دو تولوز لوترک (Henri de Toulouse-Lautrec)

در این دوره تولوز لوترک با فاحشه‌ای آشنا می‌شود که در نهایت آن فاحشه به او اجازه می‌دهد که تصویری از او بکشد، او اسمش ماری شارلوت بود، این اولین نقاشی او از زنان روسپی montmartre بود. هنگامی که تحصیلاتش تمام شد، در سال ۱۸۸۷ نمایشگاهی با نام مستعار Treclau که با عوض کردن جای حروف کلمات خانوادگی‌اش درست شده بود، شرکت کرد.

بعد از آن او نمایشگاهی با ونگوک و لوئیس آنکوئنتین برگزار کرد. منتقد بلژیکی اوکتاوه از او دعوت کرد تا یازده قطعه از آثارش را در نمایشگاه Vingt در براسل در ماه فوریه به نمایش بگذارد. برادر ون‌گوگ، تئو ونگوک تابلوی Poudre de Riz (پودر برنج) را به قیمت صد و پنجاه فرانک برای گالری Goupil & Cie خرید.

او از ۱۸۸۹ تا ۱۸۹۴ به طور منظم در سالن هنرمندان مستقل شرکت داشت.

در این دوره بود که کاباره مولن روژ باز شد.

مستند مونمارتر

بدین ترتیب بود که در اواسط دهه ۱۸۸۰ تولوز لوترک ارتباط مادام العمر خود را با زندگی بوهمی مونمارتر آغاز کرد. کافه ها، کاباره ها، فاحشه ها و هنرمندان این منطقه از پاریس او را مجذوب خود کرده و منجر به اولین شناخت عمومی او شد. او توجه خود را به تصویر کشیدن افراد مشهوری مانند آریستید بروانت، جین آوریل، لوئی فولر، می بلفورت، می میلتون، والنتین لی دسوزه، لوئیز وبر (معروف به لا گولو “پرخور”) و دلقک هایی مانند چا-او-کا و شکلات معطوف کرد.

7 5

در سال ۱۸۸۴ تولوز لوترک با بروانت، خواننده و آهنگساز صاحب کاباره ای به نام میرلیتون آشنا شد. بروانت که از کارش تأثیر گرفته بود، از او خواست که برای ترانه هایش تصویرگری کند و میرلیتون را به عنوان مکانی که تولوز لوترک می تواند آثار خود را به نمایش بگذارد، پیشنهاد داد. با این روش و از طریق باز تولید نقاشی های خود در مجله Bruant’s Mirliton، در مونمارتر شناخته شد و شروع به دریافت کمیسیون کرد.

اصالت آثار آنری د تولوز لوترک

تولوز لوترک تلاش کرد تا حرکت چهره را کاملاً اصیل یاد بگیرد. به عنوان مثال ادگار دگا (که آثار او به همراه چاپ های ژاپنی تأثیر عمده ای بر وی داشت) با ارایه دقیق ساختار آناتومیکی چندین چهره کاملاً گروه بندی شده بود. از طرف دیگر، تولوز لوترک از خط و رنگی استفاده می کرد که به تنهایی ایده حرکت را منتقل می کرد. خطوط دیگر به آنچه از نظر آناتومیکی صحیح بود محدود نبودند. رنگ ها شدید بود و در کنار هم قرار گرفتن آنها یک ریتم ضربان دار ایجاد می کرد. قوانین پرسپکتیو نقض شد تا چهره ها در یک رابطه فعال و ناپایدار با محیط پیرامون خود قرار گیرند.

یکی از دستگاه های معمول تولوز لوترک، ساختارشان به گونه ای بود که پاهای آنها دیده نشود. اگر چه این ویژگی به عنوان واکنش هنرمند نسبت به پاها کوتاه مدت و تقریباً بی ارزش تفسیر شده است، اما در حقیقت این روش حرکات خاص را از بین می برد و می توانست جوهر را جایگزین این حرکت کند. نتیجه اینکه با زندگی و انرژی به تکاپو افتاد و در انتزاع رسمی و به طور کلی دو بعدی پیش بینی گرایش به مکاتب فوویسم و ​​کوبیسم در دهه اول قرن بیستم بود.

19 314 3

اصالت تولوز لوترک نیز در پوسترهایش نمایان شد. Henri در سال ۱۸۹۱ با رد تصور هنر عالی که در محیط سنتی با استفاده از رنگ روغن روی بوم انجام می شود، اولین پوستر خود، مولن روژ – لا گولو را انجام داد. این پوستر باعث افزایش شهرت تولوز- لوترک شد. این هنرمند با افتخار اظهار داشت: “پوستر من امروز بر روی دیوارهای پاریس چسبانده شده است.”

این یکی از بیش از ۳۰ موردی بود که او در ۱۰ سال قبل از مرگش خلق کرد. پوسترها این امکان را برای آنری فراهم می کردند که بتواند تأثیر گسترده ای بر هنرش بگذارد و دیگر به نقاشی سه پایه محدود نمی شد. آنها همچنین موفقیتی را که وی در سال قبل از آن به دست آورده بود، هنگامی که آثار وی در بروکسل در نمایشگاه آکس بیست، یک انجمن آوانگارد و در پاریس در سالن مستقلی به نمایش درآمد، افزایش دادند.

موفقیت و مرگ

تولوز لوترک برای موفقیت در فراتر رفتن از بازنمایی واقعیت سطحی و بینش عمیق در ساختار روانشناختی مهمترین شخصیت زمان خودش است. آنری پس از سال ۱۸۹۲ به عنوان وسیله ای که برای هدفش مناسب است به سنگ نگاره روی آورد.

از میان بیش از ۳۰۰ چاپ سنگی که در دهه آخر زندگی آنری تولید شده است، آلبومی با ۱۱ چاپ با عنوان Le Café Concert (1893)  وجود دارد. ۱۶ سنگ نگاره از یوت گیلبرت (۱۸۹۴) و مجموعه ای از ۲۲ تصویر برای Jules Renard’s Les Histoires naturelles اما هیچکدام از این آثار از (۱۸۹۹) Elles، سریالی که در سال ۱۸۹۶ با ارایه تصویری از زندگی در فاحشه خانه ها بود، قابل توجه نیست.

تولوز لوترک دوره های طولانی را با مشاهده اعمال و رفتارهای فاحشه ها و مشتریانشان سپری کرد. ۱۱ اثر حاصل از این افراد با برخی از نقاط قوت یکسان و بسیاری از نقاط ضعف سایر افراد جامعه، این افراد را آشکار کرد. شاهکار این ژانر Au salon de la rue des Moulins در سالن است. این نقاشی با مشاهده انزوای زنان و تنهایی، ویژگی هایی که آنری جوان اغلب او را تجربه کرده است، همدردی تماشاگر را بر می انگیزد.

بنابراین، در سالن، نمایشی درخشان از تمایل ابراز شده وی برای “به تصویر کشیدن واقعیت و نه ایده آل” نشان داده می شود، که در آن حقیقت نه بر اساس نمایش دقیق جزئیات بلکه بر اساس گرفتن، در چند حرکت کوتاه، ضروری است. ماهیت یک موضوع.

6 5

ظاهر اِل همزمان با وخامت فزاینده ای در وضعیت جسمی و روحی او بود. چهره تولوز لوترک حتی در میان انسان های زیادی که در مونمارتر بودند، همچنان غیرقابل تردید بود. تنه کاملاً تکامل یافته اش روی پاهای کوچک قرار گرفته بود. لحن کنایه آمیز بسیاری از اطرافیانش اغلب نتوانست یک نفرت اساسی در ظاهر او را پنهان کند و نامه های او حاوی سخنان تحقیرآمیز زیادی در مورد بدن و اشاره به تعداد بیشتری از بیماری ها، از جمله سفلیس بود.

در اواخر دهه ۱۸۹۰، هنگامی که به کوکتل آمریکایی اعتیاد پیدا کرده بود، به شدت می نوشید و در آغاز سال ۱۸۹۹ دچار فروپاشی ذهنی شد. علت اصلی آن رفتار ناگهانی و غیر قابل توجیه مادرش در ۳ ژانویه در پاریس بود. او همیشه به خانواده اش نزدیک بود، به ویژه مادرش، که همیشه از جاه طلبی هایش حمایت کرده بود و آنری جدایی او از پدرش را به عنوان یک خیانت تعبیر کرد. تأثیر آن بر روی او بسیار زیاد بود و او را ضعیف کرده بود. اندکی پس از آن به آسایشگاهی در نویل سور سن منتقل شد. این تصمیم توسط مادر آنری، برخلاف توصیه نزدیکان و دوستانش، به امید جلوگیری از رسوایی، اتخاذ شد.

16 39 4

تولوز لوترک تا ۳۱ مارس ۱۸۹۹ رسماً متعهد ماند، هر چند او تصمیم گرفت تا اواسط ماه می در آسایشگاه بماند. در حالی که در آنجا بود با تهیه تعدادی کار با موضوع سیرک توانست وضوح و قدرت حافظه خود را نشان دهد. با این حال، این آثار فاقد نیرو و شدت ترکیبات قبلی او هستند. در بهار ۱۹۰۰ او دوباره شروع به نوشیدن سنگین کرد. کمتر از سه ماه قبل از تولد ۳۷ سالگی اش در Château de Malromé درگذشت.

میراث

تولوز لوترک با استفاده از موضوعات جدید، توانایی در تصرف ذات فرد با وسایل اقتصادی و نوآوری های سبک آرنووُ، در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ هنر فرانسه را تحت تأثیر قرار داد. تولوز لوترک علی رغم بدشکلی و اثرات اعتیاد به الکل و فروپاشی ذهنی در زندگی، کمک کرد تا مسیر هنر آوانگارد بسیار فراتر از مرگ زودرس و غم انگیز او در سن ۳۶ سالگی باشد.

تولوز لوترک یک روشنفکر عمیق نبود. Tapié de Céleyran نوشت که به دلیل بی خوابی، کم می خواند و وقتی این کار را می کرد شب ها بود. اما او یک طنز بزرگ تظاهر و عرف بود.

وی به روال معمول، تلاش اولیه و ناموفق خود را در مقطع لیسانس با چاپ کارت هایی با نام “آنری دو تولوز لوترک” از دست داد. این نکته هنگامی ظاهر شد که او با تبدیل صحنه ای پر شور از دوستان پر سر و صدا (۱۸۸۴)، اثر جدی سمبولیست Pierre Puvis de Chavannes ،The Sacred Grove را تقلید کرد. با این حال او می توانست ورزش هایی مانند شنا و قایقرانی را انجام دهد و در اواخر عمر خود یک ماشین قایقرانی در استودیوی خود نصب کرد.

او با علاقه به ورزش یک بار در سفر به انگلیس یک تیم دوچرخه سواری فرانسه را همراهی کرد. همانطور که دو ناظر نتیجه گرفتند، تولوز لوترک “مردی حساس و بسیار با محبت بود که از ناتوانی خود آگاه بود اما همیشه ماسکی از شوخ طبعی و کنایه بر چهره داشت.”

اگر چه امروزه به عنوان چهره اصلی هنر اواخر قرن نوزدهم شناخته می شود، اما وضعیت تولوز لوترک در زمان حیات او با مخالفت های بسیاری همراه بود. در واقع پدر این هنرمند که پس از جراحات از کار افتادگی فرزندش، اندکی به پسرش علاقه مند شد، کار پسرش را فقط “طرح های خشن” می دانست. پدر Henri یک هنرمند حرفه ای بود و چنین انتقادهایی را مانع حرفه خود می دانست، تولوز لوترک استقامت کرد و به عنوان یک هنرمند پر کار ظاهر شد که سرانجام کار او به شکل گیری هنر دهه های آینده کمک کرد.

دیگر آثار برجسته و مهم آنری دو تولوز لوترک (Henri de Toulouse-Lautrec)

امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید و در مقاله های بعدی با هنرمندان معروف و مشهور دیگر در سبک های متفاوت و مختلف با شما همراه خواهیم بود.

 

مجله اینترنتی تحلیلک

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x